بسم رب الشهداء والصدیقین
زندگینامه بسیجی شهید برادر نعمت الله خوشراه
شهید نعمت الله خوشراه در سال 1342 در شهرستان هرسین
و درخانواده مذهبی چشم به جهان گشود نامبرده تحصیلات خود را
از ابتدای تا پایان دوران متوسطه در این شهرستان به پایان رسانید.
وی در سال 1359 موفق به اخذ مدرک دیپلم گردید.
با شروع جنگ تحمیلی و تهاجم ارتش بعث عراق به کشور عزیز
ایران اسلامی با لبیک به ندای حضرت امام خمینی(ره) بعنوان بسیجی
عازم جبهه های حق علیه باطل در غرب کشور گردید. پس از مدتی
حضور در جبهه سرانجام در تاریخ: 14/12/59 در یکی از عملیاتها
و درگیری شدید با دشمن بعثی بر اثر اصابت مستقیم گلوله دشمن که
به نخاعش برخورد می کند در منطقه دشت ذهاب (تپه صید صادق) به
فیض شهادت نائل می گردد.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
گوشه ای از فعالیتهای شهید نعمت الله خوشراه
قبل از وبعد از پیروزی انقلاب اسلامی:
1- باشروع مبارزات مردم به رهبری حضرت امام خمینی(ره) وهدایت
روحانیت وفعالان سیاسی علیه رژیم منحوس پهلوی در جلسات و
راهپیمائیهایی که در سطح شهرستان انجام می گرفت شرکت می کرد.
2- پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل کمیته انقلاب اسلامی بعنوان
عضو افتخاری فعالیت می کرد.
3- عضویت در کمیته امداد حضرت امام خمینی(ره) به منظور کمک رسانی
به اقشار آسیب پذیر جامعه.
4- عضو پایگاه بسیج مقاومت شهدای مسجد جامع هرسین و شرکت
در گشت های شبانه مردمی که به منظور حفظ وحراست از دست آوردهای
انقلاب اسلامی تشکیل شده بود.
5- فعالیت در امور فرهنگی: تشکیل فروشگاه فروش کتابها و نوارهای
مذهبی با مشارکت دیگر دوستان مذهبی وانقلابی.
6- حضور در میادین ورزشی: عضو اصلی تیم والیبال شهرستان هرسین که
بارها به همراه دیگر اعضای تیم برای شهرستان افتخار آفرید.
تلاش سعودی برای گنجاندن اعضای سازمان
مجاهدین خلق به صفوف معارضان سوری
تلاش مذبوحانه شبکه سعودی برای زنده کردن اموات
همزمان با خارج نمودن نام سازمان منافقین از لیست سازمان تروریستی
و حمایت وزارت امور خارجه و بسیاری از نمایندگان سنای ایالات متحده از
این سازمان تروریستی، سرویس های امنیتی آمریکا ماموریت جدید
سازمان منافقین را در سوریه کلید زدند. هر چند که پیش تز این گروهک
تروریستی با حضور در سوریه در صف معارضین سوری دست به قتل عام
مردم مظلوم سوریه زده بود اما شاهد آنیم که این بار به صورت گسترده تر
صورت می گیرد.
اگرچه تا پیش از این عناصر گروهک تروریستی منافقین در کنار
به گزارش «شیعه نیوز»، "زیدان القنائی" رئیس دفتر مشورتی سازمان
مسئولان آمریکایی هفته گذشته اعلام کردند مقامات سعودی با آموزش
القنائی در سخنانی با رسانه های اردنی و لبنانی اعلام کرد که تعدادی
شهريار و شعر «علي اي هماي رحمت »
استاد شهريار ضمن اينكه شخص بسيار مهرباني بود و قلب رئوفي
داشت مردي متدين و از مسلمانان متعهد و پاي بند به اصول دين
وانجام فرايض ديني نيز بود و اين خصوصيات در اشعاري كه سروده
كاملاً هويدا ست ودر عين حال ارادت خاصي به حضرت اميرمؤمنان
علي ابن ابيطالب (ع) امام اول شيعيان و خليفه چهارم اهل سنت
داشت ودر نعت حضرت علي (ع) چندين شعر زيبا سروده كه با توجه
به طولاني بودن هر كدام و زياد بودن تعداد آنها از ذكرآنها خودداري
مي شود ؛ علاقه مندان مي توانند آنها را درديوان استاد بيابند .
ولي يكي از زيباترين آنها شعر «علي اي هماي رحمت » است كه
ماجراي سرودن اين شعر خواندني است و گوئي پيام يا الهامي
است كه به شهريار رسيده و تحت آن پيام ، شهريار اين شعر را
سروده است كه درروزنامه اطلاعات آورده شده .
پس از در گذشت شاعر نام آور ايران مرحوم سيد محمد حسين
شهریار رسانه اي گروهي دوباره اين شاعر آذربايجاني مطالب
بسیاری نوشتند اما آنچه كه اينك به لطف خداوند براين قلم جاري
می شود تاکنون کسی آن را ننوشته و شايد بيش از چند نفر از
چگونگی آنگاه نباشند.چند روز قبل آقاي حاج رضا حداد عادل از قول
حجت الاسلام آقای شجاعی واعظ معروف كه از معبرين خواب بنام
می باشند، داستانی نقل کردند که برای اطلاع ازجزئيات آن ، شخصاً
با آقای شجاعی تمای گرفتم، آقای شجاعی اظهارداشتند دو يا سه
روزقبل از درگذشت آیت الله مرعشی(ره)به اتفاق چندنفر ديگر در
خدمتشان بودیم. آیت الله فرمودند:شبی توسلی پیداكردم تا يكي از
اولیاء خدا را در خواب ببینم. آن شب در عالم خواب دیدم در زاويه
مسجدكوفه نشسته ام و اميرمؤمنان حضرت علي عليه السلام با
جمعي حضور دارند .
حضرت فرمودند: شعراي اهل بيت ما را بياوريد . ديدم چند نفر از
شعرای عرب را آورده اند .
حضرت فرمودند: شعراي فارسي زبان را بياوريد آنگاه محتشم و
چند تن از شعراي فارسي آمدند .
حضرت فرمودند : شهريار را بياوريد . شهريار آمد . حضرت خطاب
به شهریار فرمودند شعرت را بخوان : شهريار اين شعر را خواند :
علي اي هماي رحمت تو چه آيتي خدا را
كه به ما سوا فكندي همه سايه هما را
دل اگر خدا شناسي همه در رخ علي بين
به علي شناختم من به خدا قسم خدا را
به خدا كه در دو عالم اثر از فنانماند
چو علي گرفته باشد سرچشمه بقا را
مگر اي سحاب رحمت تو بباري ار نه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ما سوارا
برو اي گداي مسكين در خانه علي زن
كه نگين پادشاهي دهد از كرم گدا را
به جزاز علي كه گويد به پسر كه قاتل من
چو اسير توست اكنون به اسير كن مدارا
به جز از علي كه آرد پسري ابوالعجائب
كه علم كند بعالم شهداي كربلا را
چو به دوست عهد بندد زميان پاكبازان
چو علي كه مي تواند كه به سر برد وفا را
نه خدا نوانمش خواند نه بشر توانمش گفت
بدو چشم خونفشانم هله اي نسيم رحمت
كه زكوي او غباري به من آر، توتيارا
به اميد آنكه شايد برسد به خاك پايت
چه پيامهاسپردم هه سوز دل صبا را
چو توئي قضاي گردون ، بدعاي مستمندان
كه زجان ما بگردان ره آفت قضا را
چه زنم چو ناي هر دم زنواي شرق او دم
كه لسان غيب خوشتر بنوازد اين نوارا
«همه شب در اين اميدم كه نسيم صبح گاهي
به پيام آشنائي بنوازد آشنا را »
زنواي مرغ يا حق بشنو كه دردل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهريارا
حضرت آيت اله مرعشي فرمودند وقتي شعر شهريار تمام شد ،
از خواب بيدار چون من شهرياررا نديده بودم . فرداي آن روز از
اطرافيان پرسيدم كه شهريار شاعر كيست گفتند شاعري است
كه در تبريز زندگي مي كند حضرت آيت اله فرمودند از جانب من او
را دعوت كنيد به قم نزد من بيايند . چند روز بعد شهريار آمد. ديدم
همان كسي است كه من اورا در خواب در حضور حضرت امير
(عليه السلام) ديده ام ؛ از او پرسيدم اين شعر علي اي هماي رحمت
را كي ساخته اي ، شهريار با حالت تعجب از من سئوا ل كرد كه شما
از كجا خبر داريد كه من اين شعر را ساخته ام . چون من اين شعر را
نه به كسي داده ام ، نه در مورد آن با كسي صحبت كرده ام و از متن
آن هيچ كس اطلاعي ندارد .....
مرحوم آيت اله مرعشي به شهريار مي گويند چند شب قبل من
خواب ديدم كه در مسجد كوفه هستم و حضرت علي (عليه السلام)
تشريف دارند . حضرت فرمودند شعراي فارسي زبان را بگوئيد بيايند .
آنها نيز آمدند بعد فرمودند شهريار را بياورند و شما هم آمديد آنگاه
حضرت علي (عليه اسلام) فرمودند شهريار شعرت را بخوان و شما
شعري را كه مطلع شعر چنين بود :«علي اي هماي رحمت تو چه
آيتي خدا را» شهريار فوق العاده منقلب مي شود و مي گويد من
فلان شب اين شعر را ساخته ام و همانطور كه قبلاً عرض كردم
تاکنون كسي را درجريان سرودن اين شعر قرار نداده ام .
آقاي شجاعي اظهار داشت مرحوم آيت اله مرعشي فرمودند وقتي
شهريار تاريخ و ساعت سرودن شعر را گفت ، معلوم شد مقارن
ساعتی كه شهريار آخرين مصرع شعر خود را تمام كرده ، من آن
خواب را دیده ام.آقاي شجاعي اضافه كردند:
حضرت آيت اله مرعشي موضوع خواب را مذكور را علاوه بر من با آقاي
رحماني واعظ هم درميان گذاشته بودند و مي توانيد با ايشان هم تماس
بگيريد ، با آقاي رحماني تماس گرفته شد ، ايشان هم همين را تأييد كردند .
اين ماجرا خواب حضرت آيت اله نجفي مرعشي (رحمت الله عليه) بود .
بنابراين معلوم مي شود بعد از ين ملاقات بوده كه شهريار اين شعر معروف
را منتشركرده است . آنهائيكه تا سال 57 به نجف اشرف مشرف شده اند ،
اين شعر را كه با خط خوش درداخل قابي بالاي ضريح مطهر حضرت علي
(عليه السلام) قرارداشته مشاهده كرده اند . و من خود آنراديده ام ولي
نميدانم كه به وسيله چه كسي اين شعر به آنجا برده شده وچه كسي
آنرا بالاي ضريح گذاشته است .
خاتمی و حلقه یارانش جرمشان بیشتر از موسوی و کروبی نباشد
کمتر نیست حتی به دلیل آنکه آنها هم این دو انسان مغرور به خود
و هم عدهای فریبخورده را در مسیر گمراهی خود ترغیب کردند
و آگاهانه آب در آسیاب دشمن ریختند، جرمشان بهمراتب بیشتر از
بازیگران روی صحنه حوادث ۸۸ است.
خاتمی، مردی که در پس فتنه ماند!
در سال ۸۸ هم هرچند که دولت اصولگرای نهم بر سرکار بود ولی
این بار نیز جوشش فتنه از دل همان عوامل برخاست و با ایجاد
شبههی تقلب گسترده در انتخابات، عدهای را به خیابانها کشاند
و تا دو سال اردوکشیهای خیابانی سبب شد هزینههای مادی
و معنوی بسیاری، بر نظام اسلامی تحمیل گردد.
خاتمی خود را حفظ کرد تا اصلاحات باقی بماند و طومار شوم
این جبهه وابسته، به هم نپیچد؛ لذا او با هر قیمتی شد ماند تا
برنامههای خود و دوستانش برای آینده دچار مشکل نشود. ولی
اشتباه همیشگی این جریان است که نظام اسلامی را با دیگر
نظامها یکی میدانند و نسخهای را برای آن میپیچند که
قبلاً در کشورهای دیگر امتحان شده است. ولی باید دانست
تضمین نجات ایران از شر فتنههای بعدی همانند قبل، اسلام
است و اسلامیت نظام بیمهنامه نجات کشور از میان فتنهها و
حوادث خواهد بود و باید رمز پیروزی را در کلام معمار کبیر
انقلاب جست که فرمود:
پشتیان ولایتفقیه باشید تا به
مملکت شما آسیبی نرسد.
( کنت تیمرمن موسس بنیاد دموکراسی برای ایران)که از نیروهای
بخش پژوهشی سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) است
در صفحه فیس بوک خود برای نخستین بار اسناد ارتباط
سید محمد خاتمی با جورج سوروس را منتشر کرد.
تصویر نامه خاتمی به رهبر انقلاب
توصیه رادیو فردا به خاتمی:نظام آلزایمر نگرفته
کنار سبزها بمان!
سایت رادیو فردا - وابسته به سازمان سیا - در تحلیلی با اشاره به
سوابق خاتمی به خصوص پس از انتخابات سال ۸۸ تلاشگاه و بیگاه
وی برای کسب جایگاه درون نظام جمهوری اسلامی را بیاثر دانسته
و به وی توصیه کرده است مانند گذشته در کنار جنبش سبز
(فتنه۸۸) باقی بماند.
حسین شریعتمداری دربخش یادداشت روز، روزنامه کیهان نوشت:
نامه سرگشاده مجمع روحانیون مبارز به رهبر معظم انقلاب که با
امضای آقای خاتمی منتشر شده و در آن از سلامتی ایشان ابراز
خشنودی کرده بودند، همانگونه که انتظار میرفت و برای تهیه
کنندگان نامه هم دور از انتظار نبود، در عرصه سیاسی کشور با
بیاعتنایی آمیخته به تعجب روبرو شد. این بیاعتنایی که در مواردی
با انتقاد و اعتراض نیز همراه بود واکنش عصبی برخی از مدعیان
اصلاحات و روزنامههای زنجیرهای تحت مدیریت آنان را در پی داشت
که به روال همیشگی صورت مسئله را تغییر داده و بدون اشاره به
خیانت سران و عوامل فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88، از بیاعتنایی
مردم به نامه یاد شده -بخوانید از هوشیاری و بصیرت مردم- به
خشم آمده بودند. انگار نه انگار که ملت با حضور حماسی و چند ده
میلیونی خود در یومالله 9 دی و حماسههای مثالزدنی پس از آن،
پرده نفاق از چهره فتنهگران کنار زده و مدیران بیرونی فتنه، از جمله
نتانیاهو که با ذوقزدگی آنان را «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران»
نامیده بود، دق مرگ کرده بودند.
«اصولگراهراسی»
پروژهای در دستور کار رسانه های اصلاح طلب!
اصلاح طلبان که اکنون به مدد دولت از تیم رسانه ای نسبت
وسیعی برخوردار شده اند، تجربه فراوانی در جوسازی و
هوچی گری رسانه ای دارند. تاریخ هیچگاه فراموش نمی کند
مواردی را که روزنامه های زنجیره ای از سوی یک اتاق فکر واحد
تغذیه می شدند و جو جامعه را ملتهب می کردند.
شاید امروز کسی از واژه «زنجیره ای» برای رسانه های اصلاحات
بهره نجوید اما کمتر کسی است که وجود یک اتاق فکر واحد را پشت
پرده روزنامه ها و رسانههای اصلاح طلبان انکار کند. البته برای
دستیابی به این مهم نیازی چندانی به اقدامات استراتژیک و تحقیقات
میدانی و منطقه ای نیست. همین که در یک روز خاص اکثریت
رسانه های اصلاح طلب با یک تیتر همسو بر روی گیشه های
مطبوعاتی قرار می گیرند، خود موید این مدعاست که تیترهای همسو
نمی تواند امری اتفاقی و پیش بینی نشده باشد؛ حال اگر دریابیم که
این اتفاق بارها و بارها به وقع پیوسته است پس به خوبی می توان بر
این امر واقف شد که اصلاح طلبان این روزها از یک هجمه رسانه ای
برخوردارند نه یک رسانه صرف!
اما نکته ای که این روزها به سوژه اول رسانه های اصلاح طلب تبدیل
شده، بحث گشت ۴۰۰۰ نفری ارشاد انصار حزب الله است. بحثی که
هر روز یکی از روزنامه های اصلاحات به آن می پردازد و با جوسازی
رسانه ای خبر از یک خفقان و بگیر و ببند فرهنگی در جامعه و سطح
شهر می دهند!
هر چند در این مقال به دنبال بررسی عملکرد انصار حزب الله نیستیم،
اما کمتر عقل سلیمی می پذیرد که اقدامات خوب و بد عده ای به پای
عدهای دیگر گذاشته شود؛ اتفاقی که گویا این روزها اتاق فکر رسانه ای
اصلاح طلبان به دنبال آن هستند.
این نوع هجمه رسانه ای رسانه های زنجیره ای اصلاح طلب به اصولگرایی
را نیز با توجه به فعالیت های این جریان و تیترهای رسانه های وابسته به آن،
در راستای «تخریب اصولگرایی» به عنوان رقیب قدرتمند انتخابات مجلس
دانست، رقیبی که اکنون فرصت فعالیت های ساختارشکن را از اصلاحات
گرفته است و در صدر فعالیت های خود در مجلس به امور اقتصادی، فرهنگی
و دغدغههای مردمی پرداخته است.
علی ایحال؛ به قول شاعر «این نیز بگذرد...» و باید منتظر ماند و دید پس از
پایان پروژه «اصوگراهراسی» از سوی رسانه های اصلاح طلب، آنها به سراغ
چه پروژه تازه ای می روند و چه افکاری را در سر می پرورانند!
اصل هشتم قانون اساسي
در جمهوري اسلامي ايران دعوت به خير، امر به معروف و نهي از منكر،
وظيفه اي است همگاني و متقابل بر عهده مردم نسبت به يكديگر،
دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت.
شرايط و حدود و كيفيت آن را قانون معين مي كند.
"والمؤمنون و المؤمنات بعضهم اولياء بعض يأمرون بالمعروف
و ينهون عن المنكر".
وسواسان خناس و سکولارهای نفوذی در اطراف رئیس جمهور به
دنبال حذف تدریجی تجلیات فقاهت و دیانت در نظام اسلامی اند
و گاه به گاه منویات خود را از زبان ریاست جمهور بیان می کنند!...
آیت الله علم الهدی: امر به معروف زیربنای تشکیل جامعه دینی است
وی با تأکید بر ضرورت پدافند فرهنگی، اضافه کرد: اقدامات
لازم به ذکر است چندی پیش رئیس محترم جمهور در جمع نخبگان
وی افزود: مریض با دیوار و فیلتر و ون مداوا نمیشود بلکه باید بیمار
عموپورنگ و امیرمحمد با حضور در بيمارستان
محل بستري رهبر معظم انقلاب از ایشان عیادت کردند.
رهبری گفت: برنامه «عموپورنگ» دینی است
تهیهکننده «عموپورنگ» گفت: فضای این دیدار خیلی خوب بود
و از اینکه توانسته بودیم باعث خوشحالی مقام معظم رهبری
شده باشیم ما هم خوشحال بودیم و این دیدارها در روحیه ما
خیلی تاثیر مثبتی داشته است.
مسلم آقاجانزاده و امیر محمد متقیان و داریوش فرضیایی به
عیادت رهبر معظم انقلاب رفته بودند. مسلم آقاجانزاده به
تسنیم گفت: در این دیدار مقام معظم رهبری تأکید داشتند که
برنامه شما باید دینی باشد و البته دینی هم هست.
آقاجانزاده اضافه کرد: مقام معظم رهبری و امیرمحمد متقیان با
“آزادی برای نفرت پراکنی”
رویکرد تحریف آمیز رسانه دولتی انگلیس در حالی است که نقش
مثبت جمهوری اسلامی ایران -که همواره منادی وحدت مذاهب
اسلامی و حتی گفتگوی ادیان الهی بوده است- در مقابله با
فرقه گرایی و افراطی گری، بر همگان آشکار می باشد.
در ادامه، راویان مستند بی بی سی به صورت تلویحی و گذرا
هشدار هوشمندانه ای هم به دولت متبوع خود می دهند؛ آنجا
که از کشور انگلیس به عنوان مکانی امن برای فعالیت
شبکه های فرقه گرا یاد می کنند
شبکه هایی که بی بی سی در مدت ۶ ماه به دنبال شناسایی
حامیان مالی شان بود عبارتند از: «شبکه وهابی “وصال فارسی”
در لندن، تلویزیون “فدک” در لندن، شبکه “اهل بیت” در لس انجلس،
“الانوار۲″ در عراق و تلویزیون وهابی “صفا” در مصر»
انگلیسی ها هنوز هم سیاست
تفرقه بینداز و حکومت کن را دنبال می کنند
وقتی اهل سنت برای وحدت جهان اسلام شهید دادند
تفرقهاندازی بهسبک اسلام تبلیغشده از لندن!
گردانندگان شبکه های تفرقه افکن هر دو در خیابانی در لندن
دشمن امید بسته است که بتواند پیروان مذاهب گوناگون را
مقابل هم قرار بدهد. هیچ کس نباید تسلیم این نقشه خائنانه
و خباثت آمیز دشمن بشود.
وصال فارسی (WesalFarsi)
این شبکه ماهواره ای از جمله شبکه های وهابی فارسی زبان است
که در لندن به پخش برنامه های تفرقه افکنانه علیه شیعه و سنی
می پردازد و خارج از محدوده بیداری اسلامی است.
تلویزیون فدک (FadakTV)
“یاسرالحبیب” روحانی کویتی پس از متواری شدن از این کشور،
با خرید کلیسایی به قیمت یک میلیون پوند در حومه مرفه نشین
لندن، آن را به مسجد و استودیویی برای پخش برنامه های تفرقه
افکنانه تلویزیون خود اختصاص داده است. سؤالی که در مورد این
دو شبکه لندنی پیش می آید این است که چرا آفکام (Ofcom)
سازمان مسئول رسانه هایی که در انگلستان برنامه پخش
می کنندـ تا کنون با این شبکه ها برخورد جدی ننموده و فقط به
چند تذکر کتبی بسنده کرده است؟! آیا خود انگلستان حامی این
شبکه های تفرقه افکن نیست؟
شبکه اهل بیت (Ahl El Bait)
شبکه ماهواره ای اهل بیت که به اسم شیعه و زیر نظر یک
روحانی نمای افغانی اداره می شود، در خاک امریکا
نزدیکترین هم پیمان عربستان سعودی در منطقه- به تفرقه
افکنی می پردازد. قطعا امریکا نیز از محدوده بهار عربی خارج
است. اما سوالی که هنوز بی پاسخ مانده این است: چگونه
یک طلبه در خاک امریکا توانسته در برنامه های خود با
صراحت تمام به توهین علیه اهل سنت بپردازد ولی عربستان
سعودی که مدعی رهبری جهان عرب و اهل سنت است،
علیه او هیچ اقدامی نکرده است؟! آیا امریکا و عربستان
سعودی خود از حامیان این شبکه و شبکه هایی از این
قبیل نیستند؟
الانوار۲ (Anwar2)
برنامه های شبکه ماهواره ای الانوار۲ در عراق تولید و
پخش می شود. این شبکه پس از رفع توقیف، چند وقتی
است فعالیت خود را از سر گرفته است. عراق نیز جزء
کشورهایی که به اصطلاح غربی ها بهار عربی در آن ها
اتفاق افتاده، محسوب نمی شود.
تلویزیون وهابی صفا (Safatv)
در این میان تنها شبکه ای که بی بی سی ممکن بود بتواند
برای اثبات مدعایش روی آن مانور دهد، تلویزیون وهابی صفا
است چرا که مصر از جمله کشورهایی است که بهار عربی
مورد نظر بی بی سی در آن تحقق یافته است. ولی گویا
بی بی سی به سال تأسیس این شبکه توجه نداشته یا
اینکه از روی عمد نخواسته اشاره کند که تلویزیون
وهابی صفا در عهد حکمرانی “حسنی مبارک” دیکتاتور
مخلوع مصر تأسیس شده است، نه پس از شکل گیری
بیداری اسلامی!
از جمله ادعاهای بی بی سی در این مستند، معرفی
ایران به عنوان یکی از پایگاه هایی است که شبکه های
تفرقه افکن در آن فعالیت دارند. مستندسازان رسانه
دولتی انگلیس به دروغ جمهوری اسلامی ایران را پایگاه
برخی شبکه های ماهواره ای تفرقه افکن معرفی
کرده اند؛ آنجا که ادعا می کنند: «دستکم ۲۰ شبکه از
این تعداد، آشکارا لحنی فرقه گرایانه دارند و در سراسر
منطقه پراکنده اند: در مصر، عربستان سعودی،
ایران[!] و عراق»
گرگ ها خوب بدانند:
در این ایل غریب. گر پدر مرد تفنگ پدری هست هنوز
گر چه نیکان همگی بار سفر بر بستند.
شیر مردی چو سید علی خامنه ای هست هنوز
ثبات کشور مدیون ولایت فقیه است ...
معلم شهید برادر فرزاد رحیمی درزمان تحصیل
در دانشگاه (نفر اول ایستاده از سمت راست)
معلم شهید برادر فرزاد رحیمی
داخل سنگر درجبهه جنگ در حال یاد دادن درس به همسنگران
حضور دشمن روی ارتفاعات منطقه سردشت – به ویژه ارتفاع
دوپازا – نه تنها استقرار نیروهای خودی را در منطقه با مشکلات
زیادی مواجه می کرد، بلکه با زیرپوشش قرار دادن عناصر ضد انقلاب
تردد آنها را نیز تسهیل می نمود. بر همین اساس، انجام عملیات به
منظور رفع این معضل در دستور کار فرماندهی سپاه پاسداران
قرار گرفت.
ساعت 24 روز 1366/5/13 یگان های عملیاتی از خط پدافندی
خودی حرکت کرده و بر اساس طرح مانور می بایست رأس ساعت
2 بامداد درگیری را آغاز نمایند. در ساعت مقرر، به علت پرتاب منور
و نیز تیراندازی دشمن درون شیارها هیچ یک از یگان ها برای
شروع درگیری آماده نبودند. این وضعیت ادامه داشت تا این که در
ساعت30: 2 عملیات با رمز مبارک «یا زهرا(س)» در محور 3 آغاز
شد.پنج دقیقه بعد نیروهای دو محور دیگر نیز با دشمن درگیر
شدند.
عملیات نصر ۷ در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۳۶۶ با رمز ‹‹یا فاطمه الزهرا
(سلام الله علیها)›› در منطقه عمومی ‹‹سلیمانیه›› عراق به اجرا
درآمد. این عملیات که به تصرف و انسداد معبر ضد انقلاب درغرب
کشور همراه بود. شامل منطقه ای به وسعت ۳۰ کیلومتر مربع
می شد. تهاجم وسیع نیروهای خودی سبب گردید که علی رغم
هوشیاری نسبی دشمن کلیه اهداف عملیات در مرحله نخست
به دست آید. مرحله دوم آن نیز پس از اجرای آتش توپخانه روی
مواضع دشمن از دو محور آغاز شد. نیروهای ایرانی پس از سه
ساعت درگیری اولین قله به تصرف درآورده و جاده آسفالت
سردشت- قلعه دیزه و پاسگاه مرزی بلفت را در دست خود گرفتند.
در این عملیات ۴ فروند چرخبال، ده ها قبضه خمپاره انداز،
۱۰ دستگاه تانک و نفربر. ۵۰ دستگاه خودرو و مقداری زیادی
سلاح سبک و نیمه سنگین دشمن منهدم شد. ۱ تیپ و ۷ گردان
عراق از بین رفت و کشته و زخمی ها و اسرای عراق به
۱۲۸۵ نفر رسید.
دفاع روزنامه اصلاحطلب از کشف حجاب
به گزارش فرهنگ نیوز، این روزنامه در شماره امروز خود نوشته
است: اگر كسي نماز نخواند، قطعا برخورد امنيتي و قضايي با او
راهحل نيست، زيرا نخواندن نماز، امنيت و نظم را نقض نميكند،
در حالي كه از نظر مسلمانان اين عبادت خيلي مهم است.
در مقابل توقف خودرو در محل ممنوع، با عكسالعمل و جريمه
پليس مواجه ميشود كه به معناي برخورد حقوقي و امنيتي
است.
حال پرسش اين است كه طرحكنندگان مساله حجاب از كدام
منظر به موضوع نگاه ميكنند؟ آيا فقدان حجاب نظم و امنيت
را به هم ميزند يا يگ گزاره ديني در خطر قرار ميگيرد؟ اگر
دومي است، در اين صورت بايد گفت عدم رعايت حجاب اهميت
بسيار كمتري از ترك نماز يا روزه يا ساير احكام ديني دارد،
پس چرا به اين احكام پرداخته نميشود؟
ولي اگر از منظر ديگر، يعني برهمزننده نظم اجتماعي به
موضوع نگاه شود، در اين صورت اصليترين روش براي برخورد
با مساله، پليس و دادگاه است و شيوههاي ديگر در مراتب
بعدي قرار ميگيرند.البته در اين صورت بايد چند نكته را روشن
كرد. اول اينكه چه حدي از بيتوجهي به حجاب نظم اجتماعي
را تهديد ميكند؟ آيا اين حد مربوط به حجاب شرعي است؟
در اين صورت آيا ميتوان گفت عدم رعايت حجاب شرعي در
هر حدي كه باشد، نظم اجتماعي را تهديد ميكند، قطعا
پاسخ مثبت نيست، همان طور كه نخواندن نماز هم ربطي به
نظم اجتماعي ندارد. تعيين اين حد بسيار مهم است. حتي در
مكانهاي گوناگون نيز حد مذكور فرق ميكند.
چرا باید حجاب اجباری باشد؟
يكي از مهمترين تعارضات در اين زمينه از سوي مراجع رسمي
نشان دادن فيلمهايي است كه زنان خارجي در آنها با نوعي
از پوشش هستند كه براي زنان فيلمهاي ايراني اين پوشش
ممنوع است. در حالي كه هر دو فيلم از تلويزيون پخش
ميشوند و اگر اثرات سوئي بر نظم اجتماعي داشته باشد،
فيلمهاي خارجي با پوشش غيرمحجبه زنان نيز چنين اثراتي
را خواهند داشت.
خبر آمد که تو ای گل پسر فاطمه (س) بیمار شدی !
زار شدم
با دلم بر سر بالین تو احضار شدم
قوت چشم من از قوت چشمان تو است
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
اللهم احفظ قائدنا امام سید علی خامنه ای
عیادت مسئولین عالی نظام از رهبر معظم انقلاب
این امور عبارتند از:
1ـ احياء حق الله
يكي از توابع و نتايج خوردن لقمه حرام، ضايع شدن حق خداوند است،
چرا كه انسان با انجام اين معصيت، از اوامر الهي سرپيچي كرده و به
حريم محرمات الهي تجاوز نموده است و حقي را كه خداوند بر عهده
او داشته ضايع و پايمال نموده است. حال براي احياء نمودن اين حق،
تنها راه توبه و استغفار است و به قول امام علي «عليه السلام» هيچ
شفيعي بهتر از توبه نيست «لاشفيع انجح من الأستغفار»(1)، و
خداوند خود اين راه را بر ما هموار نموده، آنجا كه مي فرمايد:
فمن تاب من بعد ظلمه و أصلح فان الله يتوب عليه(2), كسي كه بعد از
ظلمش توبه كند و به اصلاح گذشته بپردازد، خداوند توبه اش را
مي پذيرد. همچنين از رسول گرامي اسلام «صلي الله عليه و آله»
نقل شده: «من اكل لقمة من الحرام فقد باء بغضب من الله فان تاب
تاب الله عليه و ان مات فالنار اولي به»(3). كسي كه لقمه اي از مال
حرام بخورد مورد خشم و غضب الهي قرار مي گيرد، پس اگر به درگاه
خداوند توبه كند، خداوند توبه او را مي پذيرد، ولي اگر بدون توبه از دنيا
برود مستحق آتش دوزخ است.
2ـ اداء حق الناس
يكي از اموري كه در اسلام مورد تأكيد و اهتمام قرار گرفته است،
حفظ و حرمت اموال ديگران است و خداوند با صراحت، صاحبان ايمان
را از اين كار ناپسند نهي مي كند يا أيها الذين آمنوا لا تأكلوا اموالكم
بينكم بالباطل(4), اي كساني كه ايمان آورده ايد اموال خود را از
طريق باطل و نا مشروع نخوريد. در حديثي پيامبر «صلي الله عليه و آله»
مي فرمايد: «حرمة مال المسلم كحرمة دمه»(5) احترام اموال مسلمانان،
برابر با حرمت و احترام خون آنان است.
حال با توجه به چنين اهميتي بايد بيان شود كه تنها راه رهايي از حقوق
ضایع شده ديگران، اين است كه صاحب حق، راضي شود و حقش به او
برگردانده شود. روزي شخصي از امام باقر «عليه السلام» سئوال كرد:
من مدت زمانی والی و حاكم (از طرف بني اميه) بر مردم بوده ام، آيا
می توانم توبه کنم؟حضرت فرمود:نمي تواني توبه كني مگر اين كه
حق هر کسی را که ضایع کردی به او برگرداني.(6)
به همين خاطر است كه حضرت علي «عليه السلام»
مي فرمايد: «جعل الله سبحانه حقوق عباده مقدمة لحقوقه
فمن قام بحقوق عباد الله كان مؤدياً الي القيام بحقوق الله»(7)
خداوند حقوق بندگان را بر حقوق خودش مقدم كرده، از اين رو
كسي كه حق بندگان را ادا نمايد، حقوق خداوند را هم ادا خواه
د كرد. پس اگر كسي هيچ حق الله اي به عهده اش نباشد،
ولي حق الناس بر عهده اش باشد بخشيده نمي شود تا آن
شخص از حق خودش بگذرد و راضي شود.
فرجیدانا عزل شد/نجفی سرپرست شد؟!
دکتر روحانی در اقدامی عجیب، محمدعلی نجفی را که
قبلا نتوانسته بود رای اعتماد مجلس را برای وزارت
آموزش و پرورش کسب کند و به دلیل مشکل قلبی از
میراث فرهنگی هم استعفا داده بود، به سرپرستی
وزارت علوم منصوب کرد؟!
به گزارش جام نیوز؛ کیهان نوشت: محمدعلی نجفی درباره زمان
اعلام گزینه پیشنهادی دولت برای وزارت علوم گفت: انشاءالله
خودم گزینه پیشنهادی خواهم بود.
سرپرست وزارت علوم در پاسخ به این سؤال که آیا استعفای
دکتر توفیقی در راستای توافقهای انجام شده با مجلس بوده
است، گفت: خیر من هیچ توافقی با هیچ فرد یا ارگانی انجام
ندادهام و دکتر توفیقی در وهله اول میخواستند برای استفاده
از فرصت مطالعاتی که یک سالش به خاطر مسئولیت هایی که
برعهده داشتند و به تأخیر افتاده اقدام کنند. درهمین راستا
احتیاج داشتند تا چند ماهی وقت آزادتری داشته باشند.
وی با بیان اینکه دکتر توفیقی به عنوان یک صاحبنظر در مسائل
دانشگاهی آمادگی کامل خود را برای هرنوع کمک اعلام کردند،
گفت: ایشان اظهار کردند که در بیرون از وزارتخانه هم میتوانند
در موارد لازم به وزارت علوم کمک کنند. لذا تقاضا داشتند به
عنوان مشاور سمت رسمی نداشته باشند اما به عنوان صاحب
نظر در مسائل دانشگاهی اعلام آمادگی کردند که هرگونه کمک
به وزارت علوم انجام دهند.
ماموریت توفیقی به نجفی محول شد!
توفیقی در فتنه سال ۸۸ از جمله کسانی بود که با دامن زدن به
دروغ تقلب در جمع دانشجویان، آنان را به تشنج تحریک میکرد.
نجفی در عین حال دیروز در حاشیه دیدار رئیسجمهور با ایثارگران
در مشهد گفت: معرفی شدنم به عنوان وزیر علوم واقعیت ندارد و
این که گفتهام به عنوان وزیر معرفی میشوم، فقط یک شوخی بود.
محمدعلی نجفی سال گذشته برای تصدی وزارت آموزش و پرورش
از شورای شهر تهران استعفا داد اما با ۱۳۳ رأی مخالف نمایندگان
نتوانست به وزارت برسد.
(مجلس به نجفی اعتماد نکرد)
(جام تقلبی مدال افتخار نجفی)
وی سپس به عنوان رئیس سازمان میراث فرهنگی وگردشگری
منصوب شد اما چند ماه بعد با بیان اینکه بیماری قلبی دارد و
پزشک معالج وی، او را از مسئولیت سنگین منع کرده از این سمت
استعفا کرد.
نجفی پس از آن از سوی رئیسجمهور به عنوان دبیر ستاد هماهنگی
اقتصادی دولت منصوب شد و سرانجام پس از برکناری فرجی دانا از
وزارت علوم، به عنوان سرپرست وزارت علوم منصوب گردید.
اکنون این سؤال مطرح است که آیا بیماری قلبی آقای نجفی که
مانع از تصدی مسئولیت سازمان میراث فرهنگی میشد، مشکلی
برای مدیریت یک وزارتخانه حساس و پرمسئولیت ایجاد نمیکند؟
ثانیا آیا عوامل عدم اعتماد مجلس به وی که ریشه در عدم مرزبندی
صریح نجفی با فتنهگران دارد، برطرف شده است؟ در حقیقت
معرفی نجفی نوعی مقابلهجویی با مجلس است حال آن که
نمایندگان مجلس به تأسی از رهبر معظم انقلاب توقع دارند روند
امور در وزارت علوم اصلاح شود.
مانور تجمل با حضور نجفی سرپرست وزارت علوم در مشهد +عکس
نقشه دشمن نفی مشترکات شیعه و سنی است/ مسلمانان
در مسئله فلسطین دست برتر را دارند
دادگاه مهدی هاشمی
ملکشاهی در گفتوگو با تسنیم:
جوسازی بر پرونده مهدی هاشمی تأثیر نمیگذارد.
رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس در خصوص جوسازی
بعضی از رسانهها و گروهها برای سیاسی خواندن پرونده
مهدی هاشمی، خاطرنشان کرد: بهنظر من جوسازی رسانه در
مورد پرونده مهدی هاشمی تأثیر ندارد و قوه قضاییه یک قوه
مستقل است و این استقلال سبب میشود تا کاملاً مستقل
و بدون در نظر گرفتن ملاحظات عمل کند.
افشاگری عجیب و شنیدنی نبویان در خصوص خاندان هاشمی
امارات یک شرکت دارد به نام کرسنت . شرکت کرسنت ایران
آمده از ایران گاز بخرد به مدت ده ها سال ، قراردادی ده ها
ساله (حد اقل 20 سال) آمدند با سران اصلاحات دلالی کردند
و بستند که هر واحدی از ایران فروخته شود به قیمت 17 و نیم
دلار در حالی که قیمت جهانی آن 230 دلار بود. قرار شد شرکت
کرسنت تو این ده ها سال ، ماهانه در حساب شخصی این
آقا ( ، ) 270 هزار دلار واریز کند.
«محمد خاتمی» تابستان خود را چگونه گذراند؟
«خاتمی» در یادداشت خود چنین آورده است: آلبوم موسیقی
«بر من گذشت» اثر تازهای است در موسیقی اصیل ایرانی با
صدای گرم و خواستنی هنرمند جوان آقای بابک بابایی که در
اجرا،انتخاب شعر و آهنگ، ابتکارات ارزندهای را در آن شاهدیم.
رجا نیوز نوشت:چندی پیش آلبوم موسیقی «بر من گذشت» به
خوانندگی «بابک بابایی» روانهی بازار موسیقی کشور شد که
البته توجه چندانی را هم جلب نکرد. اما تنها نکتهی جالب این آلبوم
موسیقی، یادداشت «سید محمد خاتمی» بر آن بود. «خاتمی»
در یادداشت خود چنین آورده است: «آلبوم موسیقی
«بر من گذشت» اثر تازهای است در موسیقی اصیل ایرانی با
صدای گرم و خواستنی هنرمند جوان آقای بابک بابایی که در
اجرا،انتخاب شعر و آهنگ، ابتکارات ارزندهای را در آن شاهدیم.
این اثر ضمن وفاداری به میراث گرانسنگ موسیقی اصیل و
سنتی ایرانی،به یک معنی،اثری نو و متضمن نوآوریهای
در خور توجه است که میتواند برای نسل امروز نیز جذاب
باشد. به یاری خداوند این گام آغازین گام های بلند دوری را
در پی خواهد داشت و بر غنای میراث ارجمند هنر و فرهنگ
این مرز و بوم خواهد افزود.»
اما یادداشتنویسی بر آلبوم موسیقی خوانندگان نوظهور،
تنها تمهید «سید محمد خاتمی» برای پر کردن اوقات فراغتش
در تابستان نبود. او به تازگی با یادداشتش بر فیلم
«شهر موشها ۲» سعی کرده است که خبرساز شود تا شاید
از احتمال پرفروش شدن این فیلم نوستالژیک و خاطرهساز،
آوازهای هم نصیب او گردد.
چرا شیر و خورشید نماد طاغوت است؟
آیت الله العظمی جوادی آملی (حفظه الله تعالی):
( پرچم یازهرا(س) پرچم سهرنگ را حفظ کرد.)
عکس/ شیر و خورشید در صفحه اول یک هفته نامه
سخنان عجیب دستیار ارشد رئیسجمهور در جمع یهودیان شیراز
آقای یونسی! «شیر و خورشید» برای شما؛ «الله» برای ما
سكه شیر و خورشید دوران سلجوقی
شفای بیمار آلمانی توسط امام رضا(ع)
به گزارش فرهنگ نیوز ، برنامه زنده "زنده رود" روز جمعه ۱۴ شهریور
۱۳۹۳ شبکه اصفهان، به مناسب دهه کرامت و در آستانه میلاد
امام رضا(ع) با حضور چهار نفر از خادمان حرم مطهر ثامن الحجج(ع)
برگزار شد.
وی خاطره خود را این گونه روایت کرد:
این خانواده ایرانی گفتند در ایران یک نفر هست که میتواند پسر
در منزل رو به سوی حرم نذر کردم و با گریه به ایشان گفتم:
۲۴ ساعت از این موضوع نگذشته بود که خانمم با عجله آمد و
با ورودش، نوری تمام اتاق را فرا گرفت. کنارم آمد و گفت:
پس از شفا و درمان پسرم، برای ادای نذر خود تصمیم گرفتم
سه فرشته ای که مهمان طلبه جوان شدند/آیا نگاه فیلم سازان
به شخصیت روحانیت در سینما تغییر می کند؟
آیا سینماگران ما محدودیتی ناخواسته یا خود خواسته برای حذر
از ورود به حوزه های دیگر روحانیت احساس می کنند یا علت دیگری
باعث این فقدان شده است؟
پوستر/ دولت عهدشکن
کاریکاتور/ نقض توافقنامه ژنو
دیپلماسی بی فایده
رهبر انقلاب فرمودند: آمریکاییها نه تنها دشمنیها را کم
نکردند بلکه تحریمها را هم افزایش دادند! البته میگویند
این تحریمها، جدید نیست اما در واقع جدید است و مذاکره
در زمینه تحریم هم فایده ای نداشته است.
آیت الله شهید مدنی(ره) و آیت الله شهید دستغیب (ره)
حضرت آیت الله شهید سید اسدالله مدنی (ره)
به همراه شاگردشان شهید شیخ احمد کافی(ره)
نخستین دستگیری آیتالله طالقانی پس از کودتا 28 مرداد،
مربوط میشود به پاییز 1334 که ساواک آیتالله طالقانی را
به دلیل مخفی کردن نواب صفوی در منزلش به زندان افکند.
امام خمینی (ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران در پیامی که به
مناسبت وفات آیت الله طالقانی صادر کردند.
متن کامل این نامه بدین شرح است:
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
إنا للَّه و إنا إلیه راجعون
فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَنْ یَنتَظِرُ. عمر طولانى این عیب
را دارد که هر روز عزیزى را از دست مى دهد و به سوگ شخصیتى
مى نشیند و در غم برادرى فرو مى رود. مجاهد عظیم الشأن و برادر
بسیار عزیز حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقاى طالقانى از بین
ما رفت و به ابدیت پیوست و به ملأ اعلى با اجداد گرامش محشور شد.
براى آن بزرگوار، سعادت و راحت و براى ما و امت ما، تأسف و تأثر و اندوه.
آقاى طالقانى یک عمر در جهاد و روشنگرى و ارشاد گذراند. او یک
شخصیتى بود که از حبسى به حبس و از رنجى به رنج دیگر در رفت و آمد
بود؛ و هیچ گاه در جهاد بزرگ خود سستى و سردى نداشت. من انتظار
نداشتم که بمانم و دوستان عزیز و پر ارج خودم را یکى پس از دیگرى از
دست بدهم. او براى اسلام به منزله حضرت ابوذر بود؛ زبان گویاى او چون
شمشیر مالک اشتر بود؛ بُرنده بود و کوبنده. مرگ او زودرس بود و عمر او
با برکت. رحمت خداوند بر پدر بزرگوار او، که در رأس پرهیزکاران بود، و بر
روان خودش که بازوى تواناى اسلام. من به امت اسلام و ملت ایران و
عائله ارجمند و بازماندگان او، این ضایعه بزرگ را تسلیت مى دهم. رحمت
بر او و بر همه مجاهدان راه حقّ.
و السلام على عباد اللَّه الصالحین.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
بسم الله الرحمن الرحیم
گوشهای از پیام امام خمینی(ره)به مناسبت کشتار بی رحمانه
مردم تهران در ۱۷ شهریور ۵۷:
…چهره ایران امروز گلگون است و دلاوری و نشاط در تمام اماکن
به چشم میخورد، آری این چنین است راه امیرالمومنین علی(ع)
و سرور شهیدان امام حسین(ع)؛ ای کاش خمینی در میان شما
بود و در کنار شما در جبهه دفاع برای خدای تعالی کشته میشد…
۱۷ شهریور از ایام الهی است که باید ذکر آن را زنده نگه داریم.
تنها چندروز پس از واقعه آتشسوزی سینما رکس آبادان در 28 مرداد
1357، دولت جمشید آموزگار که با شعار دولت فضای باز سیاسی
روی کار آمدهبود، مجبور به استعفا گردید و در روز 4 شهریور،
محمدرضا پهلوی از جعفر شریف امامی که فرزند روحانی و رئیس
مجلس سنا بود و به برخی مخالفتها با دولت هویدا مشهور بود،
دستور داد تا دولتی با شعار آشتی ملی تشکیل دهد.
اندکی بعد و در روز سیزدهم شهریور، راهپیمایی بزرگ عید فطر در
تپههای قیطریه تهران، تبدیل به تظاهرات بر ضدّ حکومت شاهنشاهی
شد. به دنبال این تظاهرات، ناآرامیهای دیگری نیز تا روز شانزدهم
شهریور به وقوع پیوست.
دعوت کننده اصلی راهپیمایی روز هفده شهریور روحانیای به نام
علامه یحیی نوری بود. این فرد از مبارزین برضد نظام شاهنشاهی
بود که به صورت انفرادی عمل مینمود و ساکن اطراف میدان ژاله بود.
از اولین ساعات صبح روز جمعه، مردم برای شرکت در راهپیمایی و
نماز جمعه به امامت علامه یحیی نوری راهی میدان ژاله گردیدند.
غافل از آنکه از ساعت 6 صبح، حکومت نظامی توسط فرماندار تهران
ارتشبد غلامعلی اویسی اعلام و درحال اجرابود و اجتماع بیش از
سه نفرهم ممنوع بود. اعلام دیرهنگام حکومت نظامی (ساعت 6 صبح
همانروز) از دلایل شلوغی این تظاهرات بود.
فرماندهان نظامی ابتدا چندبار با بلندگو از مردم خواستند که متفرق
شوند و وقتی با بیتفاوتی مردم روبهرو شدند، به سوی آنان آتش
گشودند. گلولهباران توسّط نظامیان، برای چند دقیقه بیشتر به
طول نینجامید.
پس از ۱۷ شهریور علاوه بر اینکه مردم در بهشت زهرا (س) به
زیارت شهدا میرفتند، تندترین شعارها را علیه رژیم شاه سر
میدادند؛ یکی از شعارهای مردم این بود که «ولی عهدت بمیرد
شاه خائن؛ چرا کُشتی جوانان وطن را».
شاه خائن فکر کرد، توانسته مردم را با کشتار سرکوب کند اما همین
خونها بود که انقلاب را به ثمر رساند و همین شهدا تا انقلاب
مهدی (عج) از انقلاب اسلامی محافظت میکنند.
***یادشان زنده و راهشان جاویدان***
میلاد عالم آل محمد، هشتمین حجت سرمد،نگین درخشان وطن،
السلطان ابا الحسن، حضرت رضا(علیه السلام)مبارک باد
بر روی رضـا شمـس امامت صلـوات
بر شافع ما روز قیامـت صـلوات
در شـام ولادتـش که شادنـد همـه
بفرست بر این روح کرامت صلوات صلوات
تولد امام(علیه السلام):
حضرت رضا (علیه السلام) در یازدهم ذیقعدﺓ الحرام سال 148 هجری
در مدینه منوره دیده به جهان گشودند. از قول مادر ایشان نقل
شده است که: "هنگامیکه به حضرتش حامله شدم به هیچ وجه
ثقل حمل را در خود حس نمیکردم و وقتی به خواب میرفتم، صدای
تسبیح و تمجید حق تعالی و ذکر "لاالهالاالله" را از شکم خود
میشنیدم، اما چون بیدار میشدم دیگر صدایی بگوش نمیرسید.
هنگامیکه وضع حمل انجام شد، نوزاد دو دستش را به زمین نهاد
و سرش را به سوی آسمان بلند کرد و لبانش را تکان میداد؛
گویی چیزی میگفت."(2)
نظیر این واقعه، هنگام تولد دیگر ائمه و بعضی از پیامبران الهی
نیز نقل شده است، از جمله حضرت عیسی که به اراده الهی در
اوان تولد، در گهواره لب به سخن گشوده و با مردم سخن گفتند
که شرح این ماجرا در قرآن کریم آمده است.(3)
امامت - مدت امامت و تعداد فرزندان امام رضا(علیه السلام)
سبط بن جوزی در تذکرة الخواص، پسران حضرت ر اچهار تن، که با
حذف حسین، به شرحی که ذکر شده نام برده است، اما شیخ مفید (ره)
بر این است، که امام هشتم (علیه السلام) را فرزندی جز امام
محمد جواد (علیه السلام) نبوده است و ابن شهر آشوب و طبرسی در
اعلام الوری، نیز بر همین اعتقاد می باشند، و آنچه از نظر ما محقق است
این است که امام هشتم (علیه السلام) فرزندی جز امام محمد جواد
(علیه السلام) نداشته اند و آنچه غیر از این گفته شده، به ثبوت نرسیده
است و خداوند به حقیقت حال داناتر است.
مدت امامت امام رضا (علیه السلام) 20 سال می باشد.
اگر دلتان هوای مشهد الرضا کرده است...
حدیث سلسلة الذهب:
در طول سفر امام به مرو، هر کجا توقف میفرمودند، برکات زیادی
شامل حال مردم آن منطقه میشد. از جمله هنگامیکه امام در
مسیر حرکت خود وارد نیشابور شدند و در حالی که در محملی
قرار داشتند از وسط شهر نیشابور عبور کردند. مردم زیادی که
خبر ورود امام به نیشابور را شنیده بودند، همگی به استقبال
حضرت آمدند. در این هنگام دو تن از علما و حافظان حدیث نبوی،
به همراه گروههای بیشماری از طالبان علم و اهل حدیث و درایت،
مهار مرکب را گرفته و عرضه داشتند: "ای امام بزرگ و ای فرزند
امامان بزرگوار، تو را به حق پدران پاک و اجداد بزرگوارت سوگند
میدهیم که رخسار فرخنده خویش را به ما نشان دهی و حدیثی
از پدران و جد بزرگوارتان، پیامبر خدا، برای ما بیان فرمایی تا
یادگاری نزد ما باشد." امام دستور توقف مرکب را دادند و دیدگان
مردم به مشاهده طلعت مبارک امام روشن گردید. مردم از
مشاهده جمال حضرت بسیار شاد شدند به طوری که بعضی از
شدت شوق میگریستند و آنهایی که نزدیک ایشان بودند،
بر مرکب امام بوسه میزدند. ولوله عظیمی در شهر طنین افکنده
بود به طوری که بزرگان شهر با صدای بلند از مردم میخواستند
که سکوت نمایند تا حدیثی از آن حضرت بشنوند. تا اینکه پس از
مدتی مردم ساکت شدند و حضرت حدیث ذیل را کلمه به کلمه
از قول پدر گرامیشان و از قول اجداد طاهرینشان به نقل از
رسول خدا(ص) و به نقل از جبرائیل از سوی حضرت حق
سبحانه و تعالی املاء فرمودند:
"کلمه لاالهالاالله حصار من است پس هر کس آن را بگوید
داخل حصار من شده و کسی که داخل حصار من گردد
ایمن از عذاب من خواهد بود." سپس امام(ع) فرمودند:
"اما این شروطی دارد و من، خود، از جمله آن شروط هستم."
این حدیث بیانگر این است که از شروط اقرار به کلمه
لاالهالاالله که مقوم اصل توحید در دین میباشد، اقرار به
امامت آن حضرت و اطاعت و پذیرش گفتار و رفتار امام
میباشد که از جانب خداوند تعالی تعیین شده است.
در حقیقت امام شرط رهایی از عذاب الهی را توحید و شرط
توحید را قبول ولایت و امامت میدانند.
طرح/ ضامن آهو!
گفتی که بلا بلا بلا ، گفتم چشم ،
از روز الست با رضا گفتم چشم
من آمده ام تا به ولایت برسم،
گفتی انا من شروطها گفتم چشم
آن بزرگوار را به تقوا و حسن عمل و استقامت و مقاومت
و تعهد در راه هدف مى شناختم. (صحیفه امام، ج15، ص: 173و 174)
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
إنا للَّه و إنا إلیه راجعون
با کمال تأسف و تأثر حجت الاسلام شهید قدوسى به دوستان شهید
خود پیوست. شهیدى عزیز که سالیان دراز در خدمت اسلام بود؛
و اخیراً مجاهدات او در راه انقلاب بر همگان روشن است. این جانب
سالیان طولانى از نزدیک با او سابقه داشتم، و آن بزرگوار را به تقوا
و حسن عمل و استقامت و مقاومت و تعهد در راه هدف مى شناختم.
شهادت بر او مبارک و وفود الى اللَّه و خروج از ظلمات به سوى نور
بر او ارزانى باد.
راهى است که باید پیمود و سفرى است که باید رفت. چه بهتر که در
حال خدمت به اسلام و ملت شریف اسلامى شربت شهادت نوشیدن
و با سرافرازى به لقاء اللَّه رسیدن. و این همان است که اولیاى معظم
حق تعالى آرزوى آن را مى کردند و از خداى بزرگ در مناجات خود
طلب مى کردند.
گوارا باد شربت شهادت بر شهداى انقلاب اسلامى، و خصوص شهداى
اخیر ما، که با دست جنایتکار منفورترین عناصر پلید به جوار رحمت حق
شتافتند، و افتخار براى اسلام و ننگ و نفرت براى دشمنان دژخیم ملت
شریف آفریدند.
این جانب شهادت دادستان کل انقلاب و سرهنگ وحید دستجردى، که
در رأس شهربانى و قواى انتظامى در حال انجام وظیفه بودند و بدین
تحفه الهى نایل شدند، را به ملت ایران و به حوزه علمیه قم و به قواى
مسلح تبریک و تسلیت عرض مى کنم؛ و از خداى تعالى رحمت براى
آنان و صبر و شکیبایى براى خانواده محترمشان خواستارم.
ننگ و خسران بر کسانى که گمان مى کنند با این شرارتها ملت شریف
ایران را که براى اقامه عدل اسلامى قیام نموده اند از صحنه مبارزه با
کفر خارج مى نمایند و تن به عار و ذلت ابرقدرتهاى جنایتکار مى دهند.
این کوردلان شکست خورده نمى بینند که مادران و پدران و فرزندان و
همسران این شهدا چون قهرمانان صدر اسلام به شهادت اینان افتخار
مى نمایند و چون کوهى در مقابل حوادث ایستاده اند. گویى اینان از
شدت یأس به جنون کشیده شده اند؛ و چون خود را مطرود ملت
مسلمان مى بینند، از ملت ایران انتقام مى کشند.
از خداوند تعالى هدایت براى جوانان گول خورده، و خذلان براى سران
از خدا بیخبر آنها خواستارم.
سلام و درود بر شهیدان راه حق. رحمت بر شهداى اخیر اسلام.
و السلام على من اتبع الهدى.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
(صحیفه امام، ج15، ص: 173و 174)
در دوازدهم مرداد 1306 شمسى ، در شهر كوچك نهاوند فرزندى
به دنيا آمد كه نامش را على ناميدند. پدرش (ملااحمد)، از علماى
بزرگ شهر بود كه پس از سالها تحصيل در حوزه علميه نجف به
درجه اجتهاد نايل شد و به زادگاه خود برگشت و به ارشاد مردم
پرداخت .
على دوران كودكى و نوجوانى را تحت تربيت درست خانواده
سپرى كرد. با خواندن ، نوشتن ، قرآن ، نماز و احكام شرعى آشنا
شد و در پانزده سالگى سال ( 1321) وارد حوزه علميه قم شد و
در مدرسه فيضيه حجره اى تهيه نمود.
على در حوزه علميه قم به تحصيلات خود ادامه داد و در نهايت
تنگدستى از تحصيل دست برنداشت . مقدمات علوم اسلامى را
نزد استادانى فرزانه مانند آية الله صدوقى فراگرفت و از محضر
استادان اخلاق حوزه علميه قم بهره جست . او از ابتداى طلبگى
به تهذيب اخلاق ، ساده زيستى ، نظم و استفاده از فرصتها
اهميت بسيار مى داد. پشتكار او موجب شد تا دروس مقدمات
و سطح حوزه را به پايان برساند و وارد عالى ترين مرحله دروس
حوزه شود. على سالها در درس خارج آية الله بروجردى و
امام خمينى(ره) شركت كرد و از خرمن دانش آنها، خوشه ها چيد.
بسيارى از خطبه هاى نهج البلاغه را حفظ بود. علاقه بسيارى به
اهل بيت(علیهم السلام) داشت و همواره در مجالس سوگوارى
شركت مى كرد. بسيار محتاط بود و از غيبت و دروغ بسيار پرهيز
مى جست و به درس و بحث علاقه وافرى نشان مى داد.
قدوسى با تمام توان در راه پيشبرد هدفهاى اصلاحی مدرسه تلاش
مى كرد.رهبر انقلاب حضرت آية الله العظمى خامنه اى(مدظله العالی)
در اين باره فرموده است :
" چند خصوصيت در ايشان وجود داشت . كه نه تنها من ،
بلكه همه را جذب مى كرد، يكى از آنها صداقت و صفاى اين
مرد بود... خصوصيت دوم پركارى و پشتكارى ايشان بود...
اگر رياست مدرسه حقانى با كسى غير از آقاى قدوسى بود
من باور نمى كردم كه اين مدرسه به اين اندازه از
ارزش و آثار مى رسيد.
مدرسه حقانى از زمانى كه آية الله قدوسى مديريت آن را
بر عهده گرفت ، تا پيروزى انقلاب اسلامى ، يكى از سنگرهاى
مبارزه در برابر رژيم پهلوى بود. طلاب مدرسه همگى مقلد
امام(ره) بودند. ساواك بارها به مدرسه يورش برد و شمارى از
طلبه ها را دستگير كرد. بسيارى از اعلاميه ها در اين
مدرسه تكثير مى شد.
مدرسه حقانى ، مدرسه علميه نمونه قم بود. نظام آموزشى
و ادارى مدرسه چنان به موفقيت رسيد كه متوليان بسيارى از
مدارس علميه قم و مشهد از الگوى موفق اين مدرسه درس
گرفته ، و به اصلاح نظام ادارى - آموزشى مدارس پرداختند.
بسيارى از طلاب جوان ، با علم ، خوشفكر، متقى و آگاه به
مسائل سياسى اين مدرسه ، پس از پيروزى انقلاب اسلامى
در مسؤ وليتهاى اجرايى ، قضايى و سياسى ،
خدمتهاى شايانى به انقلاب نمودند. "
اين مجاهد نستوه پس از پيروزي انقلاب اسلامي ، از طرف
امام خميني (ره ) به دادستاني کل انقلاب اسلامي ، منصوب شد
و در اين سنگر به خدمت پرداخت . سرانجام اين عالم رباني در
اثر انفجاري توسط منافقين کوردل به فيض شهادت نائل آمد
و در حرم حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد .
روحش شاد و يادش گرامي باد .
سالگرد شهادت سرتيپ وحيد دستجردي,
رئيس وقت شهربانی کشور (1360 ش)
سرهنگ هوشنگ وحيد دستجردي در سال 1304 در اصفهان
به دنيا آمد. وي پس از پشت سر گذاشتن دروس ابتدايي و
متوسطه، در سال 1328 وارد آموزشگاه شهرباني شد و پس
از 32 سال خدمت در پست هاي مختلف باز نشسته شد.
اين شهيد بزرگوار که از طرفداران نهضت اسلامي به رهبري
امام خميني (ره) به شمار مي رفت، پس از پيروزي انقلاب،
در اسفند 1357 به خدمت دعوت گرديد و در 24 اسفند 1359
به رياست شهرباني کل کشور منصوب شد. سرهنگ وحيد
دستجردي سرانجام در واقعه انفجار دفتر نخست وزيري در
8 شهريور 1360 به شدت زخمي شد و شش روز بعد بر اثر
جراحات وارده، به شهادت رسيد.
ياد اين شهيد بزرگوار گرامی و راه مقدسش پر رهرو باد.
پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) که فرمودند :
" اگر همه شما در راه خیر و نیکوکاری به یکدیگر بپیوندید و هماهنگ
شوید دوستدار و علاقه مند به یکدیگر خواهید شد ."
امام خمینی (ره )
"تعاونیها وسیع ترین شبکه اشتراک و دخالت حقیقی مردم در
کارهاست ."
(مقام معظم رهبری )
تعاون و همکاری می تواند در تحقق رشد و شکوفایی جامعه
نقشی به سزا ایفا کند . بدیهی است با کسترش فرهنگ تعاون .
وحدت وهمدلی در جامعه حاکم و ابتکارها و خلاقیت ها پدیدار
می گردد و جامعه از آسیب دشمنان مصون می ماند .
دهم شهریورماه مصادف است با تشکیل قرارگاه پدافند هوایی
خاتم الانبیاء (ص) آنجا که به فرمان تاریخی رهبر معظم انقلاب
اسلامی و فرماندهی معزز کل قوا به شکلی نوین پا به عرصه
وجود نهاده است .
آنچه مسلم است و تردید ناپذیر این موضوع است که تجمیع
شرایط در وضع کنونی کشور و تهدیدات دنیای استکبار باعث
شده است تا با تدابیر شایسته رهبر معظم انقلاب اسلامی و
فرماندهی معزز کل قوا چنین ساختاری به عرصه وجود پای
نهد که صد البته مولود مبارکی است و وظیفه همگان این است
که به سهم خویش در رشد و شکوفایی این ثمره پاک ارتش
طیبه جمهوری اسلامی ایران نقش مطلوب خویش را ایفا کنند.
یقینا فرمان مقام عظمای ولایت اولین دلیل و اصلی ترین آن در
تشکیل قرارگاه است. فرماندهی معزز کل قوا با شناخت کامل
از تهدیدات بالقوه موجود وقوف تام و تمام بر شرایط جهانی،
جنگ های آینده و نیز توانمندی های فرزندان این مرز وبوم راه
را برای ورود به عرصه ارتقای خود باوری نیروهای پدافندی
هموار فرموده و با تزریق روحیه نشاط و شادابی به مجموعه
موصوف زمینه های لازم در جهت بالندگی روز افزون پدافند
را مهیا کرده اند.
منبع: قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء(ص)
سیزدهم شهریورماه؛ روز بزرگداشت ابوریحان بیرونی
ˈابوریحان محمد بن احمد بیرونیˈ از دانشمندان بزرگ ایران
در علوم مختلف است که در سال 362 هجری قمری در
اطراف خوارزم متولد شد و به این خاطر به بیرونی یعنی
خارج از خوارزم معروف شده است.
شیرمردی که خواب از چشمان انگلیسی ها ربود.
هیچ وقت فکر نمی کردم از دیدن کدخدای یک آبادی کوچک در
کنار خلیج فارس این همه شادمان شوم.انگار به دیدار پادشاه
سوئد نائل شده ام.رفتار خالصانه ای داشت و “زائر خضرخان”
را بسیار محترم می شمرد. موهای براق و سیاه و صافش زیر
کلاه عشایری جلوه خاصی داشت.چشمانش نه درشت و نه
ریز ولی نافذ و مهربان بود.ابروان به هم نزدیک داشت. ته ریشی
به صورت و سبیلی نه به پرپشتی سبیل خان های ایل . . . از روز
درگیری [با انگلیسی ها] صحبت کرد.”
متن بالا بخشی از خاطرات سرگرد “گوستاو نیلستروم” افسر
سوئدی ژاندارمری ایران است که توسط آقای افشین پرتو ترجمه
شده. وی در روز یکم اوت ۱۹۱۵ م دیداری با رئیس علی دلواری و
دیگر سران و فرماندهان مقاومت در روستای “چاکوتاه” بوشهر
داشته است.
دوازدهم شهریور ماه برابر با سوم سپتامبر سالروز شهادت
رییس علی دلواری است. رییسعلی در شبیخونی که شامگاه
١٢ شهریور ١٢٩۴ شمسی علیه نیروهای انگلیسی زده بود،
کشته شد. در این زمان بوشهر در اشغال نیروهای انگلیسی
بود و پرچم بریتانیا بر فراز ادارات دولتی برافراشته بود. مبارزات
مردم “تنگستان” با انگلیسی ها تا زمان شهادت رییس علی دلواری،
پیشینه ای ٨٠ ساله داشت. مردم بوشهر و تنگستان تقریباً ٨٠ سال
پیش از این واقعه در زمان سلطنت “محمد شاه” قاجار به رهبری
“باقر خان تنگستانی” انگلیسی ها را از بوشهر رانده بودند و ١٨ سال
بعد از آن باز با رهبری “باقرخان”و این بار در زمان سلطنت
“ناصرالدین شاه” و همزمان با محاصره هرات، به قوای انگلیسی
اشغالگر، ضربات سختی وارد کرده بودند.
“رییس علی دلواری” فرزند حاکم دلوار بود و تا زمان شهادت به حکومت
منطقه اش نرسید. او در حقیقت در گردش امور منطقه مشاور
پدرش بود و با توجه به شهادتش در سنین جوانی، باید نام او را در
زمره آزادیخواهان و سلحشوران ایران گذاشت و در زمره خوانین یا به
تعبیری مالکان بزرگ و سرمایه داران ننهاد.
منبع:بامدادنیوز
روز مبارزه با استعمار انگلیس (سالروز شهادت رئیسعلی دلواری)
مابا سینما مخالف نیستیم،مابا مرکز فحشا مخالفیم
(صحیفه ج6ص15)
"بايد كسانى كه فيلمسازند، بايد معلوم بشود كه اينها چكاره اند.
چه جورى بوده اند، وضع روحى شان، وضع زندگى شان، وضع
معاشرتشان، قبلا چه جورى بوده است آيا تحول حاصل شده
برايش، تحول روحى، يا اينكه باز همان ته مانده سفره شان
هست و قلبهاى شان. گاهى وقتها فيلم را خوب، بسياريها متوجه
نمی شوند چى است، لكن محتوايش روى هم رفته انسان يك
وقت می بيند كه يا طرف چپ است يا طرف راست است يا رو به
فساد است. " (16/5/61)
با نورچشمی دولت در حوزه تئاتر آشنا شوید
گروه فرهنگی - رجانیوز: وقتی رئیسجمهور معمم یک کشور
در دیدار با جمعی از هنرمندان، ذوقزده میشود و برای تکمیل
شهادتین روشنفکریاش، تفاوت میان هنرمندان ارزشی و غیر
ارزشی را انکار میکند؛ وقتی وزیر ارشاد به بندبازی در مواضع
و رفت و آمدهای کلامی هر روزه میان این طرفیها و آن طرفیها
و لبیکگویی به هر دو طرف به خود میبالد؛ وقتی تمام دغدغه
فرهنگی معاون هنری وزیر ارشاد این باشد که نویسنده نمایشنامه
موهن «روز حسین» از کانادا به مملکت نزول اجلال کرده و در مدت
کمتر از یک سال حدود ده تئاتر روی صحنه ببرد و وقتی مسئول
سینما شبها به یاد فیلمهای توقیفی بخوابد و روزها با فکر رفع
توقیف آنها از رختخواب برخیزد و ... دیگر هیچ جای تعجبی باقی
نمیماند از اینکه یک کارگردان تئاتر با وقاحت تمام گفتگویی را روی
سایتش منتشر کند که در آن از احساس منفی مردم ایران نسبت
به همجنسگرایی و شنیدن کلماتی همچون «پریود زنان» در ملأ عام
ابراز تاسف و بدترین توهینها نثار نظام و عقاید دینی مردم از جمله
حجاب شده است.
حضرت على (ع) مى فرماید: «قرین الشهوة مریض النفس، معلول العقل؛
کسى که با شهوت همراه است، جان و عقلش مریض و بیمار است»،
محمد یعقوبی، نویسنده و کارگردان تئاتر
به گزارش رجانیوز، این روزها تحتتأثیر اظهارنظرهای غیرمعمول
فرهنگی مردان دولت تدبیر و امید، شدت وقاحت جریانشبه
روشنفکری به جایی رسیده است که یک کارگردان تئاتر به نام
«محمد یعقوبی» که با آثار سیاسیاش همچون «زمستان 66»
(ضد جنگ هشت ساله) و «یک دقیقه سکوت» (با موضوع
قتلهای زنجیرهای) و «نوشتن در تاریکی» (با موضوع فتنه 88)
شناخته میشود و پیش از این در سال 91 در اعتراض به رویه
دولت وقت به کانادا مهاجرت کرده بود، افکار کثیف و وقیح خود
در باب مسائلی همچون همجنسگرایی و روزهخواری و بیحجابی
در تئاتر را با چند شعار مبتذل سیاسی همراه و در سایت
اختصاصیاش منتشر میکند و همزمان با این افاضاتش و گلایه از
خفقان حاکم، با حمایت مدیری همچون «علی مرادخانی»
(معاون هنری وزارت ارشاد)، «دو تا دو تا» تئاتر روی صحنه
سالنهای دولتی میبرد.
«علی مرادخانی» معاون هنری وزارت ارشاد در کنار «علی جنتی»
ماجرا از 20 تیر ماه سال جاری آغاز شد؛ از جایی که خبرگزاری
«تسنیم» طی گزارشی، بخشهایی از گفتگوی منتشر شده
«محمد یعقوبی» با «امین بهروزی» در سایت اختصاصی
«یعقوبی» را منتشر و به آن اعتراض کرد. گفتگویی که در
بخشهایی از آن، هنر تئاتر با سکس و رابطه هنرمندان تئاتر
با مخاطب به رابطه دو طرف یک سکس تشبیه شده بود:
«همیشه ناتوانها یا نادانهایی هستند که آدمها را به خودی
و غیرخودی تقسیم میکنند، هر کس را که مانند خودشان
نیست انکار میکنند. مهم این است که تماشاگران، کسانی
که ما برایشان تئاتر کار میکنیم تئاتری را میپسندند که
به آنان احترام میگذارد و قصد مرعوب کردنشان را ندارد.
تئاتری که قصد ندارد ناتوانی خود را در ارتباط با تماشاگران
تبدیل کند به متهم کردن تماشاگران به نفهمی. آنهایی که
میگویند برایشان نظر تماشاگر مهم نیست و فقط به لذت
خودشان فکر میکنند لابد در زندگی خصوصی خودشان
هم و به طور مشخص در سکسشان هم لابد فقط به فکر
ارضای خود هستند، لابد برایشان مهم نیست که طرف
مقابلشان هم باید لذت ببرد. تئاتر هم یک رفتار انسانی،
یک جور سکس است. اگر کسی فقط به فکر ارضای خودش
باشد یا فقط قصد ارضای طرف مقابلش را داشته باشد در
هر دو صورت وضعی ناپایدار و پا درهوا دارد. بهترین وضعیت
این است که هر دو طرف ارضا شوند.»
اما این تنها بخشی از اظهارنظرهای عجیب و غریب او در این
گفتگوست. او خیلی صریح در سایه امنیت خاطری که امثال
«مرادخانی» برای او مهیا کردهاند، در مورد حجاب صحبت میکند:
«به نظرم مهمترین رفتار اقتدارگرایانه این نظام در آغاز حکومت
اجبار زنان به حجاب بود. اگر زنهای ما زیر بار این حجاب اجباری
نمیرفتند، اگر مردان زنان را در آن زمان حمایت میکردند،
بخش عمدهای از این شرایط خفقان و سرکوب اتفاق نمیافتاد.
زنان و مردان به این اجبار تن دادند و اجبارهای دیگر یکی بعد از
دیگری شروع شد. همانطور که گفتم کار به جایی کشیده شد
که به چهاردیواری آدمها هم حمله کردند. یادم هست زمانی
کسی حق نداشت در اتومبیل شخصی خود ترانه گوش بدهد.
اتومبیلها را بازرسی میکردند که نوار ترانه پیدا کنند. دوران
نفرتانگیزی بود. همانطور که حالا دیگر کاری به نوارهای
ترانه داشبورد اتومبیل شما ندارند، حتی به رنگ لباستان
چندان کاری ندارند به نظرم زمانی خواهد رسید که در همین
نظام البته اگر برقرار بماند زنها موفق میشوند که
حجاب اجباری را کنار بگذارند.»
و سپس به بهانه جشنواره تئاتر فجر سال 88 در مورد اصل
انقلاب اسلامی که امثال «مرادخانی» مدیران فرهنگی
آن هستند، میگوید:
«من کسانی را که درجشنواره شرکت کردهاند سرزنش نمیکنم؛
اما من در آن شرایط کار درستی نمیدیدم که شرکت کنم.
نمیخواستم درجشنوارهای که به مناسبت پیروزی این انقلاب
است شرکت کنم. چه جشنی؟ برای کدام انقلاب؟ ما دیدیم در
خیابان با مردم چهگونه برخورد کردند. به نظر من کمترین واکنش
به این همه بدرفتاری و خشونت با مردم این بود که هیچ کس در
جشن این انقلاب شرکت نکند. انقلابی که به مهمترین آرمانش
یعنی آزادی وفادار نباشد جشن گرفتن ندارد.» البته پاسخ به این
فکر و نظر از جانب ما بسیار ساده و آسان است اما بهتر است که
آقایان مرادخانی و سرسنگی برای آن پاسخ درخور داشته باشند.»
اما بعد از انتشار این گزارش، این گفتگو برای چند روز از سایت
«یعقوبی» حذف میشود؛ هر چند که در سایه اقبال ناگهانی
رسانههایی چون شرق و اعتماد و خبرآنلاین و حتی روزنامههای
چون «صبا» که گردانندگانش ادعای ارزشی دارند و حتی از نهادهای
ارزشی تغذیه میشوند، «یعقوبی» هر چه لایق او و همفکران
خویش است، نثار رسانههای منتقدش میکند.
بدتر از آن، سکوت «مرادخانی»ها و «جنتی»ها و بزرگان دولتی بود
که بعد از دستگیری عوامل سازنده کلیپ «هپی»، هنوز به ساعت
نکشیده، موضعگیری توئیتری کردند و حالا نسبت به چنین مواضع
شاذی نه تنها ساکت ماندند که حتی از اجرای دو نمایشنامهی
همزمان او («هیولاخوانی» و «دلسگ») در دو سالن دولتی
«تئاتر شهر» و «ایرانشهر» حمایت کردند.
در سایه این اقبالی که معنای تشکر از «سکس خواندن تئاتر»
و «ضد آزادی خواندن انقلاب اسلامی» توسط «یعقوبی» داشت،
او با دریافت این حقیقت که حوزه فرهنگ در دولت تدبیر و امید
بیصاحبتر از آن است که کسی بابت این قبیل موضعگیریها
واکنشی نشان دهد، این بار متن کامل گفتگوی توهینآمیز و
سراسر وقاحت خود را در سایتش البته با اصلاح چند جمله،
منتشر کرد.
"فيلمى كه شما نشان مىدهيد اگر فيلم سازنده باشد در
سراسر كشور سازندگى دارد و اگر يك فيلم خداى نخواسته
انحرافى باشد در سرتاسر كشور نقش دارد. (27/12/60)
بخشی از بند "م" وصیتنامه سیاسی - الهی حضرت روح الله
خطاب به امت حزب الله:
"…اکنون وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده و
رئیس جمهورو روسای جمهور مابعد و به شورای نگهبان و شورای
قضایی و دولت در هرزمان ، آن است که نگذارند این دستگاههای
خبری و مطبوعات و مجله ها ازاسلام و مصالح کشور منحرف شوند.
و باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن ، که موجب تباهی
جوانان و دختران و پسران می شود، از نظر اسلام و عقل محکوم
است . و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات برخلاف
اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است . و بر همه ما و
همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است . و از آزادیهای مخرب
باید جلوگیری شود. و ازآنچه در نظر شرع حرام و آنچه برخلاف مسیر
ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است به
طور قاطع اگر جلوگیری نشود، همه مسئول می باشند و مردم و
جوانان حزب اللهی اگر برخورد به یکی از امور مذکورنمودند به
دستگاههای مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهی نمودند، خودشان
مکلف به جلوگیری هستند…" وصیتنامه سیاسی - الهی حضرت امام خمینی(ره)
نمایش (تنها را ممکن) نوشته وکار محمد یعقوبی
رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم)فرمود:
«اگر کسى با زن نامحرم شوخى کند، خداوند در روز قیامت
در ازاى هر کلمه که با او سخن گفته، هزار سال حبسش مى کند»
رجانیوز برای آنکه در تاریخ ثبت شود که وزرات ارشاد دولت یازدهم
به طور اعم و مدیرانی مانند «علی مرادخانی» به صورت اخص،
حمایت بیدریغ خود را به چه قشر هنرمندانی اختصاص میدهند
و برای بازگشت آنها از کانادا فرش قرمز پهن میکنند، برخی از این
اظهارنظرهای بیسابقه «یعقوبی» را با عذرخواهی پیشاپیش از
پیشگاه مخاطبان، منتشر میکند؛ باشد که «غیرت» برخی به
درد آید از این همه تسامح و نفاق برخی مدیران فرهنگی که
حقوق و مزایای حکومت را میگیرند و در خفا بودجهها را میان
امثال «یعقوبی» تقسیم میکنند:
ا-از علاقه به نمایشی با تم همجنسگرایی تا تاسف از احساس منفی
مردم نسبت به کلمات رکیک
«یعقوبی» گفتگویش را این طور آغاز میکند:
«من بعد از گذراندن دورههای آموزشی به فکر اجرای نمایشی
بودم که مجموعه نمایشنامهای را به دست آوردم که در آن از
دو نمایشنامه خیلی خوشام آمد. یکی از آنها نمایشی بود
به نام untidy thing که دربارهی رابطهای همجنسگرایانه
بود، نمایشنامهی دوم شب به خیر مادر نوشتهی مارشا نورمن
بود. من بیدرنگ از فکر اجرای نمایش اول گذشتم چون
می دانستم که شرایط اجرای آن در ایران مهیا نیست.
از نظر مسئولان فرهنگی؟
نه تنها از این نظر که به نظرم شرایط فرهنگی خود تماشاگران
هم آماده ی اجرای چنین چیزی نبود، در حقیقت میدانستم و
هنوز هم اعتقاد دارم که داستان این نمایش در تماشاگر ایرانی
ایجاد نوعی واکنش منفی میکرد. حتا شاید تماشاگران تمسخر
کنان به شخصیتها میخندیدند.
ممکن است داستان نمایش را بگویید؟
داستان درباره زوجی بود؛ زن متوجه میشود که همسرش با
مردی رابطه داشته است، مرد مدت کوتاهی است که مرده است
و نمایشنامه در واقع گفتوگوی زن با مردی است که با همسر زن
رابطه داشت. و این دیالوگ هنوز یادم است که پارتنر مرد به زن او
میگوید که او همیشه عاشق زنش بوده...
و شما فکر میکنید که تماشاگر واکنش منفی نسبت به چنین
داستانی دارد؟
بله قطعاً، مثلاٌ در همین اجرای «خشکسالی و دروغ» صحنهای
هست که وقتی شخصیت زن به مرد گیر میدهد، مرد از او
میپرسد: پریودی؟ و خب من شک ندارم حتی اگر این دیالوگ
را اجازه بدهند بگویم هنوز تماشاگر آمادگی شنیدنش را ندارد.
چنین دیالوگی متاسفانه هنوز تماشاگر را معذب میکند.
بنابراین من آن پرسش مرد را حذف کردم.»
2- شما که میدانید این نظام چهقدر برای مردمش ارزش قائل
است؟!!!
سپس «یعقوبی» در پاسخ به سوالی درباره دلایل مجوز نگرفتن
نمایشنامهی «شب به خیر مادر» میگوید:
«دلیلشان این بود که این نمایش ترویج خودکشی میکند و تاثیر
بدی بر مخاطب میگذارد. شما که میدانید این نظام چهقدر برای
مردمش ارزش قائل است؟!!!
3- اجرای تئاتر بدون روسری
همین نمایش البته با حمایت مدیران وقت به اجرای عمومی هم
میرسد؛ اما «یعقوبی» اجراهای خصوصی را به یک دلیل ساده
بیشتر ترجیح میدهد:
«نمایش اجراهای خصوصی متعددی داشت و درطی این اجراها
با کمک شهردار وقت جناب کرباسچی و طی مسیری که به
نظرم چندان ربطی به بحث ما ندارد، نمایش را درتئاتر شهر اجرا
کردیم که البته متوجه شدیم که اجراهای خصوصی بسیار
دلپذیرتر بود.
-چرا؟
دلیلش ساده بود. در اجراهای خصوصی بازیگران ما روسری
نداشتند.
-جالب است، به نظر شما این کار هم غیر قانونی نبود؟
نبود، گفتم که، این حریم خصوصی است . گرچه حتما
میدانید که در آن سالها نظام حاکم حتی آزادی آدمها
را در چهاردیواری خانهشان برنمیتابید.»
خب وقتی «یعقوبی» تئاتر را به سکس تشبیه میکند،
مشخص است که از اجرای بدون روسری بازیگران لذت
بیشتری عائد کارگردان میشود.
4-تکنیکهای مقابله با سانسور؛ از بغل کردن بازیگران تا سیگار
کشیدن در ماه رمضان
«من در کارگاه استاد سمندریان هنرجو بودم و در پایان کلاسه
ا ما نمایش باغ وحش شیشهای را اجرا کردیم. اجرای ما مصادف
شد با ماه رمضان و من در آن اجرا اولین تکنیک مقابله با سانسور
را به کار بردم. در صحنهی تنهایی جیم و لورا جایی هست که جیم
به لورا میگوید یکی باید تو را ببوسد لورا! بازیگرم بنا به خواست
من رو به تماشاگران گفت: من الان باید او را ببوسم اما نمی توانم....
ولی این همهی داستان نبود، گفتم که ماه رمضان بود و بازیگر من
در آن اجرا سیگار میکشید و یک جای کار هم که تام مست و خراب
به خانه میآید و گریه میکند بنا به خواست من بازیگر خانم در
نقش لورا تام را بغل کرد. من به فکر این بودم که اگر او قرار است
نقش خواهر تام را بازی کند وقتی خواهری ببیند برادرش گریه
میکند چه میکند؟ برادرش را بغل میکند... بعد از اجرا
دانشجویی با تهریش و صورت پرجوش پیش من آمد و به اجرا
اعتراض کرد که شما مسائل شرعی را رعایت نکردید و به ارزشها
توهین کردهاید و چه و چه.... ما میخواستیم تئاتر کار کنیم. هدف
ما باورپذیر کردن نمایش باورپذیر کردن مثلن رابطهی دو بازیگر بود
که در نمایش نقش برادر و خواهر را بازی میکردند. بنابراین بازیگران
با نیت و قصد فساد همدیگر را بغل نکرده بودند. قصدمان ارتکاب
جرم نبود. قصدمان باورپذیر کردن موقعیت بود.»
5- بازیگر اجازه نداشت بگوید ... میخوره، میگفت بیست و پنج
میخوره!
«مثلا بازیگرانم متاسفانه نمیتوانند همدیگر را بغل کنند. در مقام
نویسنده هم ایدههایی برای واژههای نگفتنی پیدا کردهام. مثلا در
ماچیسمو بازیگران هر جا که دیالوگها سانسور شده بود لب
میزدند. یا در این نمایش آخر یعنی «خشکسالی و دروغ»
بازیگران به جای حرفهایی که نمیتوانستند بگویند از عدد
بیستوپنج استفاده میکردند. مثلا بازیگر اجازه نداشت بگوید
میشاشه، جای این کلمه میگفت میبیستوپنجه. یا به
جای گه میخوره میگفت بیستوپنج میخوره. جاهایی هم
که یک جمله را گفته بودند نگوییم دیگر بیستوپنج چارهی کار
نبود. از بازیگرانام خواستم با حرکت آهسته کاری انجام دهند،
جوری که در سینما بهش میگویند slow motion و همزمان
با حرکت آهسته مثل نمایش ماچیسمو لب میزدند.» و کمی
جلوتر دلیل استفاده از 25 را هم میگوید: « اصل25 قانون
اساسی درباره سانسور است.»
6- گفتم یک شرط دارد: در صحنه تخت خواب داشته باشم!
«سال 1385زمان اجرای نمایش ماه در آب همه میخواستند در
تئاتر شهر پروژکشن استفاده کنند و تئاتر شهر امکانات کمی
داشت، مسئولان تئاتر هم میلی به خرید چند پروژکشن نداشتند
و ترجیح میدادند کارگردانها را راضی کنند که پروژکشن را از
کارشان حذف کنند. من پیش یکی از مسئولان رفتم و او التماس
کنان از من پرسید نمیشود که پروژکشن استفاده نکنی؟ من
هم گفتم یک شرط دارد: در صحنه تخت خواب داشته باشم. آن
مسئول با تعجب گفت: چرا که نه؟
-به همین سادگی؟
به همین سادگی.»
7-این نظام از کلمه وحشت دارد
«اصولاً این نظام با کلمه مشکل دارد، یعنی حکومت ما از کلمه
وحشت دارد و این باعث میشود بیشتر حوزههایی که سانسور
در آن اتفاق میافتد حوزههایی هست که کلمه در آن وجود دارد
مثل کتاب.»...
و اما...
اینها تنها بخشی از این گفتگوی وقاحتبار مردی است که تمام
آرمانش یک تختواب وسط صحنهی تئاتر است. مردی که از خفقان
مینالد و همزمان دو تئاتر بر روی صحنه دارد که در یکی در سالن
متعلق به شهرداری تهران، شعار «مرگ بر امریکا» را به تمسخر
میکشد و آن را به یک سگ منتسب میکند و در دیگری در
بزرگترین سالن تئاتر شهر، از سانسور حکومتی میگوید و یک
معلم دینی مذهبی را به سخره میگیرد. و البته نظام جمهوری
اسلامی تا آن حد انعطاف دارد که اپوزوسیون نازلی همچون
«محمد یعقوبی» با آرمانهای تختخوابیاش در آن فعالیت کند،
اما هیچ دلیلی وجود ندارد که این فعالیت با پول و حمایت دولت
و در سالنهای دولتی صورت گیرد.
افتتاحیه تئاتر «دل سگ» در سالن دولتی ایرانشهر
در این میان، قسمت تلختر ماجرا آن جاست که همین به اصطلاح
هنرمند، مدتی استاد دانشگاه تهران بوده و اذهان دانشجویان را
با این گزارههای زیرشکمی پر کرده است و جالبتر آنکه شنیده
میشود حالا در دولت یازدهم «یعقوبی» و چند نفر دیگر همچون
«نغمه ثمینی» و «محمد رحمانیان» تا آنجا در سیستم تئاتر نفوذ
پیدا کردهاند که در دایره مشاوره و تصمیمسازی قرار گرفته و بر
تصمیمات امثال «مرادخانی» تأثیر میگذارند.
به هر حال، مهم نیست که اربابان غربی «یعقوبی» به او گفتهاند
باید روتر بازی کند و در این میان مدیران فرهنگی ساکت ماندهاند،
حتی مهم نیست که همین مطلب هم رزومهای خواهد شد برای
«محمد یعقوبی» در فرودگاه فلان کشور غربی برای صدور روادید،
مهم این است که یک بار مظلومیت تاریخی جمهوری اسلامی در
مواجهه با وقاحت هنرمندان تخت خوابی یک جا ثبت شود و البته
سکوت برخی مدیران در این میان... کد خبر:198667 -
امامزاده سید احمد بن موسی (ع) که به شاه چراغ مشهور است
برادر امام علی بن موسی الرضا (ع) و یکی از پرهیزگارترین و
با تقواترین فرزندان «امام کاظم علیه السلام» بود ؛ آنگونه که در
حیات خود، هزار برده خرید و آنان را در راه خداوند آزاد نمود. آنچه
در پی میآید گزارش مختصری است از هجرت، شهادت و بارگاه آن
حضرت در شهر شیراز:
میلاد
تاریخ دقیق تولد حضرت احمد بن موسی شاهچراغ (س) مشخص
نیست. دو سال پیش، در شورای فرهنگ عمومی استان فارس
نامگذاری یک روز به نام بزرگداشت آن حضرت مطرح شد و متولیان
امر تصمیم گرفتند که روز تولد آن حضرت را به عنوان مراسم
بزرگداشت انتخاب کنند. لذا برای مشخص شدن روز دقیق تولد،
مورخان و محققان تحقیقات خود را آغاز کردند.
اما پس از بررسیهای به عمل آمده کارشناسان به این نتیجه رسیدند
که روز تولد حضرت شاهچراغ(س) بدرستی مشخص نیست و در
این خصوص نقلهای متفاوتی وجود دارد. از این رو تصمیم بر این شد
که در دهه کرامت ـ یعنی حدفاصل تولد حضرت معصومه(س)
و امام رضا(ع) ـ یک روز به عنوان روز بزرگداشت
حضرت احمد بن موسی "شاهچراغ"(س) تعیین شود.
سفر به شیراز
در زمانی که حضرت امام علی بن موسی(ع) با ولایتعهدی تحمیلی
در "طوس خراسان" بودند، حضرت احمد بن موسی(س) به اتفاق
جناب «سید محمد عابد» و جناب «سید علاءالدین حسین» برادران
خود و جمعی دیگر از برادرزادگان و اقارب و دوستان، به قصد زیارت
آن حضرت از حجاز به سمت خراسان حرکت نمود. در بین راه نیز
جمع کثیری از شیعیان و علاقه مندان به خاندان رسالت، به سادات
معظم ملحق و به اتفاق حرکت نمودند تا جایی که مینویسند: به
نزدیک شیراز که رسیدند، تقریباً یک قافله پانزده هزار نفری از زنان
و مردان تشکیل شده بود.
خبر حرکت این کاروان را به خلیفه وقت «مأمون» دادند. وی ترسید
که اگر چنین جمعیتی از بنی هاشم و دوستداران و فدائیان آنها به
طوس برسند، اسباب تزلزل مقام خلافت گردد. لذا امریّهای صادر
نمود به تمام حکام بلاد که در هر کجا قافله بنی هاشم رسیدند،
مانع از حرکت شوید و آنها را به سمت مدینه برگردانید. به هرکجا
این حکم رسید قافله حرکت کرده بود مگر شیراز.
حاکم شیراز مردی به نام «قتلغ خان» بود. وی با چهل هزار لشکر
جرّار، در "خان زنیان" در هشت فرسخی شیراز اردو زد و همین که
قافله بنی هاشم رسیدند، پیغام داد که حسب الامر خلیفه، آقایان
از همین جا باید برگردید. حضرت سید احمد(س) فرمود: «ما قصدی
از این مسافرت نداریم، جز دیدار برادر بزرگوارمان». اما لشکر قتلغخان
راه را بستند و جنگ شدید خونینی شروع شد اما لشکر در اثر فشار
و شجاعت بنی هاشم پراکنده شدند.
لشکر شکست خورده، تدبیری اندیشیدند. بالای بلندیها فریاد زدند:
«الان خبر رسید که ولیعهد [امام هشتم علیهالسلام ] وفات کرد»!
این خبر مانند برق، ارکان وجود مردمان سستعنصر را تکان داده،
از اطراف امام زادگان متفرق شدند. جناب سید احمد(س) شبانه با
برادران و اقارب از بیراهه به شیراز رهسپار گردیدندو با لباس مبدّل
پراکنده شدند.
ما میخواهیم مردم در پناه این امامزادگان به آرامش برسند.
حضرت امام خمینی(ره)
من به همه امامزادگان علاقة خاصی دارم...
امام خامنه ای(مدظله العالی)
عکس/ بوسه آیت الله بهجت(ره) بر آستان امام رضا(ع)
آیت الله بهجت (ره):
یکی از کرامتهای شیعه، قبور و مزارهای امامزادگان است،
لذا نباید از زیارت آنها غافل باشیم و خود را اختیاراً محروم سازیم!
چرا "شاهچراغ" ؟
درباره پیدا شدن مدفن حضرت احمد بن موسی (س) حکایت
دیگری نیز نقل شده است که توجه به آن دلیل نامیده شدن آن
حضرت به "شاهچراغ" را نیز روشن میکند:
تا زمان «امیر عضدالدوله دیلمی» کسی از مدفن حضرت احمد
ابن موسی (ع) اطلاعی نداشت و آنچه روی قبر را پوشانده بود
تل گلی بیش به نظر نمیرسید که در اطراف آن، خانههای متعدد
ساخته شده بود. از جمله پیرزنی در پایین آن تل، خانهای گلی
داشت و در هر شب جمعه، ثلث آخر شب می دید چراغی در
نهایت روشنایی در بالای تل خاک می درخشد و تا طلوع صبح
روشن است، چند شب جمعه مراقب می بود،روشنایی چراغ
به همین کیفیت ادامه داشت با خود اندیشید شاید در این مکان،
مقبره یکی از امامزادگان یا اولیاء الله باشد، بهتر آن است که
امیر عضدالدوله را بر این امر آگاه نمایم.
هنگام روز پیرزن به همین قصد به سرای امیر عضدالدوله دیلمی
رفت و کیفیت آنچه را دیده بود به عرض رسانید. امیر و حاضرین
از بیانش در تعجب شدند. درباریان که این موضوع را باور نکرده
بودند، هر کدام به سلیقه خود چیزی بیان کردند. اما امیر که مردی
روشن ضمیر بود گفت: «اولین شب جمعه شخصاً به خانه پیرزن
میروم تا از موضوع آگاه شوم».
چون شب جمعه فرا رسید شاه به خانه پیرزن آمده و دور از خدم
و حشم آنجا خوابید و پیرزن را فرمود هر وقت چراغ روشن گردید
مرا بیدار کن .چون ثلث آخر شب شد پیرزن بر حسب معمول
روشنایی پرنوری قوی تر از دیگر شب های جمعه مشاهده کرد
و از شدت شعفی که به وی دست داده بود بر بالین امیر عضدالدوله
آمده و بی اختیار سه مرتبه فریاد زد: « شاه! چراغ».
امیر بیدار شد و ناگهانی از خواب پریده و چشمش را متوجه سمتی
نمود که پیرزن چراغ را به او نشان می داد و چون علنا و آشکارا
چشمش نور چراغ را دید در شگفتی عجیب بماند و چون رو به سمت
چراغ بر بالای تل برآمد اثری از چراغ ندید و چون به پایین آمد باز نور
چراغ با روشنایی زیاد خود نمایی می کرد، خلاصه اینکه امیر شخصی
را جهت کاوش در آن منطقه مامور می کند و..... مقبره فرزند ارشد
موسی بن جعفر(ع) حضرت شاهچراغ پیدا می گردد و به دستور امیر
بر بالای آن جایگاهی ساخته میشود که تا امروز زیارتگاه عاشقان
اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) است.
حرم حضرت مسلم بن عقیل(علیه السلام)
حسین میا به کوفه کوفه وفا ندارد کوفی بی مروت شرم وحیا ندارد
ورود حضرت مسلم بن عقیل(ع) به كوفه
ماموريت خطير حضرت مسلم(ع) در سفر به كوفه، تحقيق درباره
این بود كه آيا عموم بزرگان و خردمندان شهر، آماده پشتيباني
از امام حسين (ع) و عمل به نامه هايي كه نوشته اند هستند
يا نه؟ حضرت مسلم(ع) شبانه وارد كوفه شده، به منزل يكي از
شیعیان مخلص رفت.
خبر ورود حضرت مسلم(ع) در شهر طنين انداز شد و شيعيان نزد او
رفت و آمد و با امام حسین (ع) بيعت مي كردند. در تاريخ آمده كه
دوازده، هجده و يا به نقل از ابن كثير، چهل هزار نفر با حضرت
مسلم(ع) بيعت كردند.
* نامه مسلم به امام حسين (ع)
حضرت مسلم(ع) پس از چهل روز بررسي اوضاع كوفه، نامه اي به
این مضمون به امام حسين (ع) نوشت: آنچه مي گويم حقيقت
است. اكثريت قريب به اتفاق مردم كوفه آماده پشتيباني
شما هستند؛ فورا به كوفه حركت كنيد.
نامه مسلم به دستعابس بن حبيبكه از رهبران مورد اعتماد
كوفه و از شهداي كربلاست، به امام حسين (ع) رسيد.
ايشان كه از احساسات عميق كوفيان با خبر شده بود،
تصميم گرفت به سوي اين شهر حركت كند.
جَعده دختر اشعث بن قيس و همسر امام مجتبي(ع) بود.
معاويه او را تحريک کرد که امام مجتبي(ع) را مسموم نمايد
و در مقابل به وي يکصد هزار درهم ميدهد و او را به عقد
فرزندش يزيد درميآورد، ولي چون امام مجتبي(ع) را مسموم
کرد و حضرت به شهادت رسيد،اشعث بن قيس به وعده خود
وفا نکرد. به نقلي فقط پولي را که وعده داده بود ،به او داد،
ولي او را به عقد يزيد در نياورد.
جعده بعد از آن با مردي از طايفة قريش ازدواج کرد و پسر ي
به دنيا آورد. وقتي آن بچه با ساير کودکان بازي ميکرد و
ميخواستند او را سرزنش نمايند ،به او ميگفتند:
اين فرزند زني است که همسر خود را زهر داده است.(1)
اشعث بن قیس کیست ؟
در سال دهم هجرت كه همه ى قبایل و طوایف عرب ، دین اسلام
را پذیرفتند ، طایفه ى كِنده هم كه طایفه اشعث بن قیس است ،
اسلام آورد . هیئتى از طایفه ى كِنده به ریاست اشعث بن قیس
در مدینه نزد پیامبر آمد و مسلمان بودن طایفه كنده را اعلام كردند
و اشعث در آن روز مسلمان شد .7
پس از وفات پیامبر، طایفه كِنده و خود اشعث بن قیس مرتدّ شدند
و از اسلام برگشتند. 8
اشعث از سوی عثمان ولایت آذربایجان را عهدهدار بود و عثمان
سالی صد هزار درهم از خراج آن دیار را به او میداد .
در زمان عثمان والی آذربایجان بود و پس از قتل وی و پیوستن
مردم به علی(ع) وی نیز به آن حضرت پیوست و در جنگ صفین
نیز شرکت کرد ؛ ولی خود خواهی اش او را به مخالفت با آن
حضرت کشاند .
در یکی از شبهای جنگ که اعراب بسیاری کشته شده بودند
افراد قبیله خویش را جمع کرد و بدانها گفت : امروز دیدید که
چقدر از جمعیت عرب کشته شد ؟! به خدا سوگند که در عمرم
چنین کشتاری به چشم ندیدهام .اگر بنا باشد جنگ به این صورت
ادامه یابد ، عرب نابود گردد ،و با این سخنان خود در آنها ایجاد
تزلزل کرد .
این خبر به گوش معاویه رسید و همین امر انگیزه او شد
که قرآنها را بر نیزه کند و امیرالمؤمنین(ع) را به حکمین بخواند .
علىبنابىطالب(ع) پس از جنگ جمل ، یعنى حدود 6 ماه
پس از آغاز خلافتش ، او را از ولایت آذربایجان عزل كرد و از وى
خواست تا اموال حكومتى را در كوفه به حضرت تحویل دهد .9
این تصمیم بر اشعث ناگوار آمد ، بهطورى كه بر آن شد تا به
معاویه بپیوندد؛ ولى قومش او را بازداشتند ، زیرا ترك شهر
و قوم و پیوستن به معاویه را سزاوار نمىدانستند. 10
اشعث كه در توطئه قتل علىبنابىطالب (ع)شركت داشت ،
از مدتى قبل ، حضرت را به ترور تهدید مىكرد 14 و ابنملجم
را كه براى قتل حضرت به كوفه آمده بود ، یك ماه در خانهاش
ساكن كرد. 15 ابنملجم شبى كه فرداى آن قصد كشتن
على(ع) را داشت تا نزدیكى طلوع فجر با اشعث در مسجد
مشاوره داشت . سپس اشعث به او گفت : در انجام كارت
شتاب كن كه چون صبح شود رسوا مىشوى . 16
وی در زمان ابوبكر، نیروهاى اسلامى با مرتدان جنگیدند و
آنان را شكست دادند . در این جنگها اشعث بن قیس اسیر
شد ، او را نزد ابوبكر آوردند . او به ابوبکر گفت : اگر مرا آزاد
کنی و خواهرت را به ازدواج من در آوری ، تو را یاری
سودمند باشم و با دشمنان تو میجنگم .
ابوبکرهرچند در واپسین لحظات عمر خود ، از اینكه اشعث
را نكشته بود، اظهار پشیمانى كرد، زیرا با همه اینها، او را
فردى مفسد مىدانست ، آزادش کرد و خواهرش ام فروه
را که نابینا بود به همسری وی درآورد. 17
منبع:
1. معارف و معاريف، ج 4، ص 150، به نقل از ربيع الابرار، ج 4ن ص 209.
به گوش دل ندا آمد، که یار دلربا آمد
به درد ما دوا آمد، رضا آمد، رضا آمد
خدا داد آنچه را وعده، بشد در ماه ذیقعده
که آمد بهترین بنده، رضا آمد ، رضا آمد
دهه کرامت
و ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه (س)
و هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت
حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) مبارکباد
امام رضا (علیه السلام) : کسى که حضرت فاطمه معصومه(س)
را زیارت کند پاداش او بهشت است .
امام صادق(ع)پیش از ولادت کریمه آل محمد(ص) فرمود:
خدا را حرمى است و آن مکه است،امیرمؤمنان را حرمى است
و آن کوفه است،و ما اهل بیت را حرمى است و آن قم است.
بزودى بانویى به نام فاطمه از تبار من در آن جا دفن شود که
هر کس به زیارتش بشتابد،بهشت بر او واجب مى گردد.
عنایت حضرت معصومه(سلام الله علیها) به زوار مرقدش
آقای شیخ عبد الله موسیانی نقل کردند: از حضرت آیت الله
مرعشی نجفی: که شب زمستانی بود که من دچار بی خوابی
شدم; خواستم حرم بروم, دیدم بی موقع است, آمدم خوابیدم
و دست خود را زیر سرم گذاشتم که اگر خوابم برد خواب نمانم,
در عالم خواب دیدم خانمی وارد اطاق شد «که قیافه او را به
خوبی دیدم ولی آن را توصیف نمی کنم» به من فرمود:
سید شهاب! بلند شو و به حرم برو; عده ای از زوار من پشت در
حرم از سرما هلاک می شوند, آنها را نجات بده.
ایشان می فرمایند: من به طرف حرم راه افتادم, دیدم پشت
در شمالی حرم (طرف میدان آستانه)عده ای زوار اهل پاکستان
یا هندوستان(با آن لباسهای مخصوص خودشان) در اثر سردی
هوا پشت در حرم دارند به خود میلرزند, در را زدم, حاج آقا حبیب
(که جزء خدام حضرت بود) با اصرار من در را باز کرد, من از مقابل
و آنها هم پشت سر من وارد حرم شدند وآنها در کنار ضریح آن
حضرت مشغول زیارت و عرض ادب بودند; من هم آب خواستم
و برای نماز شب و تهجد وضو ساختم.
قال رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم):
إنَّ اللّهَ يُحِبُّ إذا عَمِلَ أحدُ كُم عَمَلاً أن يُتقِنَهُ ؛
پيامبر اکرم (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمودند:
خداوند دوست دارد كه هرگاه يكى از شما كارى انجام مى دهد
آن را استوار و درست به سامان رساند .
کنز العمَال، ح 9128
قال رسول الله(صلى الله عليه وآله) :
مَن قضى لأخيهِ المُؤمِنِ حاجَةً كانَ كَمَن عَبَدَاللّهَ دَهرَهُ ؛
پيامبرخدا(صلى الله عليه وآله) فرمودند :
كسى كه حاجت برادر مؤمن خود را برآورده سازد ، مانند كسى
است كه عمر خود را به عبادت گذرانده باشد . الاْمالی طوسی،ص،481
حضرت امام خمینی(رة)
آن چه موجب تسلی است این است که کار برای خداست
وچیزی که برای خداست محفوظ است.
شهردار شهید
وقتی آقا مهدی ، شهردار ارومیه بود ، یک شب باران شدیدی
بارید. به طوری که سیل جاری شد . ایشان همان شب ترتیب
اعزام گروه های امداد را به منطقه سیل زده داد و خودش هم
با آخرین گروه عازم منطقه شد. پا به پای دیگران در میان
گل و لای کوچه ها که تا زیر زانو می رسید ، به کمک مردم
سیل زده شتافت . در این بین ، آقا مهدی متوجه پیرزنی شد
که با شیون و فریاد ، از مردم کمک می خواست . تمام اسباب
و اثاثیة پیرزن در داخل زیر زمین خانه آب گرفته بود . آقا مهدی ،
بی درنگ به داخل زیرزمین رفت و مشغو ل کمک به او شد .
کم کم کارها رو به راه شد . پیرزن به مهدی که مرتب در حال
فعالیت بود نزدیک شد و گفت : خدا عوضت بدهد مادر ! خیر ببینی .
نمی دانم این شهردار فلان فلان شده کجاست تا شما را ببیند
و یک کم از غیرت و شرف شما را یاد بگیرد آقا مهدی خنده ای
کرد و گفت : راست می گویی مادر! ای کاش یاد می گرفت.
هر آن کس خدمت جانان به جان کرد به گیتی نام خود را جاودان کرد
طرح جدیدپیشنهادی مفتی برجسته وهابی برای
نبش قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)
آتش زدن و تخریب قبر مطهر پیامبر اکرم(ص)+سند
عبد المنعم ابراهیم،وهابی تندرو، کتابی دارد به نام مغنی المرید
الجامع لشروح کتاب التوحید که شرحی است بر کتاب التوحید
محمد بن عبد الوهاب .این شخص،پس از نقل سخن ابن قیم،
شاگرد ابن تیمیه در مورد تخریب گنبد شریف پیامبر(ص)
،آتش زدن حجره پیامبر(ص) را امری عادی جلوه داده و با کنایه
خواستار خراب شدن و آتش زدن حرم ملکوتی آن
حضرت شده است.
وی با بی شرمی تمام می نویسد :
قال ابو حفص : تحرق الحجره ، بل تهدم . فاذا کان کلامه
فی الحجره فکیف بالقبه؟(مغنی المرید الجامع لشروح کتاب
التوحید(ج4ص1601 مکتبه نزار مصطفی الباز)
ابوحفص می گوید : آن اتاق باید در آتش بسوزد،بلکه باید ویران
شود. پس وقتی که،نظر او درباره حجره چنین باشد،(یعنی:
اگر حکم به آتش زدن اتاق پیامبر بدهیم) پس گنبد چگونه
است؟(یعنی: حکم از بین بردن گنبد نیز کاملا واضح است)
خداوند شر وهابیون کافر را از سر مسلمانان کم کند. ان شاء الله.
طرح مفتی برجسته وهابی برای نبش قبر پیامبر(ص)
روزنامه «ایندیپندنت» گزارش داده است که «علی بن عبدالعزیز الشبل»
مفتی برجسته وهابی و استاد دانشگاه «محمد بن سعود»
طرحی را برای تخریب کامل مسجد النبی و نبش قبر پیامبر اسلام،
به مقامات سعودی ارائه کرده است.
این سند ۶۱ صفحهای که دکتر «عرفان العلوی» از اساتید عربستانی
از آن پرده برداشته است، به ریاض توصیه کرده است که مسجد
النبی(ص) تخریب شده و پیکر پیامبر پس از نبش قبر، به قبرستان
بقیع منتقل شده و به صورت گمنام دفن شود. به نوشته
«ایندیپندنت»، البته هنوز هیچ نشانهای مبنی بر اینکه عربستان
این پیشنهاد را پذیرفته و قصد اجرا آن را دارد، وجود ندارد. روزنامه
ایندیپندنت نتوانسته است در این رابطه با مقامات عربستانی در
سفارت این کشور در لندن، گفتوگو کند.
داستان برخورد اخلاقی مرحوم سید مهدی قوام با روسپی و دزد
اول:
استاد فاطمی نیا:
شبي آقا سيّد مهدي قوام (ره) به منبر مي رود. بر حسب مرسوم،
هديه اي در پاكت مي گذارند و به ايشان مي دهند و سيّد آن را در
جيب خودش مي گذارد. بيرون مي آيد مي بيند كه در آن ساعت
شب، خانمي آرايش كرده است و خيلي آراسته ،چپ و راست
مي رود. به يك نفر كه همراه او بود مي گويد برو به آن خانم بگو
كه اين موقع شب اينجا چه كار مي كني. گفت: آقا! اين در شأن
شما نيست، اين معلوم است كه چه كار دارد. سيّد گفت: تو اصلاً
چه كار داري، وقتي كه من مي گويم، برو بگو. او مي رود و
مي گويد آقا با تو كار دارد. خانم هم تعجّب مي كند مي گويد آن
سيّد روحاني با من چه كار دارد! وقتی زن نزدسید آمد، سيّد به
او گفت: اين موقع شب در اينجا چه كار مي كني؟ گفت: احتياج
دارم. سيّد دستش را داخل جيب خودبرد و گفت: اين پاكت را به
من دادند، نمي دانم چقدر است. ده شب منبر رفته بودم، پول
امام حسين (ع) است. تو اين مبلغ را بگير تا اين را داري از اين
كارها نكن، هر وقت تمام شد از اين كارها بكن. سيّد مطمئن
بود كه این پول كار خودش را مي كند. پول را به خانم داد .
مدّتهاي مديدي ازاین ماجرا گذشت و آقا سيدمهدي به كربلا
رفت، ديد خانمي محجّبه با يك آقايي در آن طرف خيابان است،
آقا نزد آقا سيد مهدي آمد و گفت : حاج آقا! من شوهر اين
خانم هستم. خانم مي خواست بيايد عباي شما را ببوسد و
از شما تشكّر كند، خجالت مي كشد، اجازه مي دهيد كه
خانم من بيايد. گفت: بگو بيايد. خانم باحجاب آمد و گفت: آقا!
من همان زن هستم كه آن پاكت را به من دادي. آقا! من
زير و رو شدم و الان هم ساكن كربلا هستم و اين هم
شوهرم است.
منبع:مرکز خبر حوزه
دوم:
شبی دزدی وارد منزل سید شد. همین که فرشی را جمع کرده
و در حال بردن بود، آقا سید بیدار شد و با کمال خونسردی پرسید:
میخواهی این فرش را چه کنی؟
دزد گفت: میخواهم آن را بفروشم.
ــ اگر بفروشی، آن را از تو خوب نمیخرند. من آن را به تو مباح کردم،
حلالت باشد! برو آخر بازار عباس آباد، بگو: آقا سیدمهدی فرستاده!
آن را بفروش و با پولش برو کاسب شو!
بعداً دیدند همان شخص، اهل عبادت و تقوی شده؛ و از همان فرش
کاسبی و مغازه راه انداخته است.
منبع:سائلین الزهراء (س)
مرحوم حجت الاسلام سید مهدی قوام(ره) از وعاظ و روحانیان اخلاقی
دهه ۴۰ تهران است. گفته اند روزی که پیکر سید مهدی قوام را آوردند
قم که دفن کنند،به اندازهی دو تا صحن بزرگ حرم حضرت معصومه(س)
کلاه شاپویی و لنگ به دست آمده بودند و صحن را پر کرده بودند.
زار زار گریه میکردند و سرشان را میکوبیدند به تابوت… این مرد
اخلاقی باید سرمشق باشد،