انس بن مالك روايت کرده كه گفت، شنيدم پيغمبر صلی الله علیه و آله ميفرمود: «ما فرزندان عبدالمطلب، سروران اهل بهشت هستيم: من، حمزه، على، جعفر، حسن، حسين و مهدى.»
گروه فرهنگی مشرق ـ مساله مهدویت در روایات اهل سنت نیز بازتاب گسترده ای دارد. آنچه در زیر از نظر می گذرانید، نمونه هایی از روایات منابع حدیثی اهل سنت در باره مهدی موعود علیه السلام است که به نقل از جلد پنجاه و یک بحار الانوار مرحوم علامه مجلسی برای خوانندگان محترم نقل می کنیم:
ظهور مهدى در آخرالزمان
پيغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: «دنيا به پايان نميرسد، مگر اينكه مردى از اهل بيت من در ميان عرب به سلطنت رسد كه نامش مطابق نام من باشد.» ابو داود در «سنن» خود این حدیث را آورده است.
آبری در کتاب مناقب شافعی این حدیث را ذکر کرده و به آن افزوده: «اگر از عمر روزگار جز يك روز نمانده باشد، خداوند آن روز را چنان طولانی کند تا مردى از من یا اهل بيت من را برانگيزد كه نام او همنام من و نام پدرش همنام پدر من است و زمین را که آکنده از ظلم و جور شده باشد، پر از عدل و داد كند.»
مهدى از عترت من و فرزندان فاطمه علیهاالسّلام است
ابو داود در كتاب سنن، از سعيد بن مسيب روايت كرده كه گفت: نزد ام سلمه بودیم و صحبت مهدی را به میان آوردیم. ام سلمه گفت: از پيغمبر صلی الله علیه و آله شنيدم که فرمود: «مهدى از عترت من و از فرزندان فاطمه است.»
ابن ماجه در سنن، از على علیهالسّلام نقل كرده كه پيغمبر فرمود: «مهدى از ما اهل بيت است. خداوند در يك شب امر فرج او را اصلاح میکند.»
مهدى يكى از سروران اهل بهشت است
انس بن مالك روايت کرده كه گفت، شنيدم پيغمبر صلی الله علیه و آله ميفرمود: «ما فرزندان عبدالمطلب، سروران اهل بهشت هستيم: من، حمزه، على، جعفر، حسن، حسين و مهدى.»
با مهدى بيعت كنيد
ابن ماجه از ثوبان روايت كرده كه گفت: پيغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «در نزد گنج شما سه تن كشته ميشوند كه همه فرزندان خليفه هستند و بعد از آنها، این منصب به هيچ يك آنان نميرسد، تا آنگاه كه پرچمهاى سياه از سمت مشرق پديد آيد و شما را طورى به قتل رسانند كه هيچ قومى را بدان وضع نكشته باشند.» سپس راوى چيزى گفت كه من حفظ نكردم، آنگاه فرمود: «چون او را ببينيد، با وى بيعت كنيد، هر چند به رفتن از روى برف باشد، چرا که وى مهدى خليفه خداست.»
اهل شرق مهدى را يارى ميكنند
پيغمبر صلّىاللَّهعليهوآله فرمود: «مردمى از جانب مشرق قيام کنند و سلطنت را براى مهدى آماده سازند.» این حدیث را ابن ماجه قزوینی را نقل کرده است. نیز از علقمة بن عبدالله نقل شده كه گفت: روزى در خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله بوديم كه عدهاى از جوانان بنى هاشم بيامدند. از مشاهده آنها ديدگان پيغمبر پر از اشك شد و رنگ مباركش تغيير كرد. اصحاب عرض كردند: «يا رسول اللَّه! سيماى مباركتان گرفته است، ما نمىتوانيم شما را بدين حالت ببينيم.» فرمود: «ما اهل بيتى هستيم كه خداوند آخرت را براى ما بر دنيا ترجيح داده است. بعد از اين اهل بيتم مصيبتها مىبينند و از وطن آواره و مطرود ميگردند، تا زمانی كه مردمى از جانب مشرق، با پرچمهاى سياه به طلب حق قيام كنند. اين حق را بهآنها نمي دهند تا جنگ كنند و پيروزى يابند و حق را بگيرند و آن را به مردى از اهل بيت من بسپارند كه دنيا را که آکنده از ظلم شده، پر از عدل كند. هر كس آن زمان را درك كند، باید به آنها بپيوندد، اگر چه به رفتن از روى برف باشد.»
در كتاب فتوح ابن اعثم كوفى آمده است كه اميرالمؤمنين عليهالسّلام فرمود: «به به از طالقان! خدا را در آنجا گنجهایى است كه از طلا و نقره نیست، بلكه آن گنجها مردان مؤمنى هستند كه خدا را به خوبى شناختهاند و همچنین آنها، در آخرالزمان از ياران مهدى خواهند بود.»
مدت سلطنت حضرت علیهالسّلام بعد از ظهورش
ابو سعيد خدرى روايت كرده كه گفت: ترسيدم مبادا بعد از پيغمبر سوانحى روى دهد، لذا از پيغمبر صلی الله علیه و آله در اين باره سؤال كرديم. حضرت فرمود: «مهدى در ميان امت من ظهور کرده و پنج يا هفت يا نه سال زندگى کند (تردید از راوی است). راوى پرسید: «مهدى چقدر سلطنت مىکند؟» فرمود چند سالى. آنگاه فرمود: «مردم مىآيند و از وى طلب مال مىكنند و او هم به قدرى كه آنها توانایى بردن دارند، در لباس آنها ميریزد.» ترمدى در پايان حديث گفته که اين حديث حسن است و از غير ابو سعيد هم روايت شده است. نيز ابو سعيد از پيغمبر صلّىاللَّهعليهوآله نقل كرده كه فرمود: «مهدى در امت من خواهد بود. چون ظهور كند حداقل هفت و حداكثر نه سال سلطنت کند. امت من در عصر او چنان متنعّم گردند كه هيچ گاه به مانند آن را نديده باشند!، زمين آنچه دارد بيرون ميدهد و هيچ ذخیره نمیکند. اموال در آن روز، از بسيارى چون دانههایی است كه زير پا ريخته باشد و چون كسى از مهدى طلب كند، مىگويد: «بگير!»
عيسى بن مريم با مهدى علیهما السّلام نماز ميگزارد
ابو هريره از پيغمبر صلّىاللَّهعليهوآله روايت کرده كه فرمود: «چه حالى خواهيد داشت زمانى كه عيسى بن مريم در ميان شما فرود آيد و امام شما هم ميان شما باشد؟» اين حديث از محمد بن شهاب زهرى است كه بخارى و مسلم آن را در صحيح خود آوردهاند. و از جابر بن عبداللَّه انصارى نقل است كه گفت: شنيدم پيغمبر صلی الله علیه و آله ميفرمود: «پيوسته جماعتى از امت من تا روز رستخيز به خاطر اجراى حق جنگ كنند و پيروزى يابند. پس عيسى بن مريم علیهماالسّلام فرود آيد. سركرده آن جماعت ميگويد: «بيا تا با تو نماز بگزاريم.» عيسى خواهد گفت: «شما خود برخى بر برخى ديگر امير هستيد و اين لطف خدا در حق اين امت است.»
مؤيد اين قول روايت مفصلى است كه حافظ ابن ماجه قزوينى راجع به فرود آمدن عيسى بن مريم عليهالسّلام از آسمان نقل كرده كه قسمتى از آن اين است: «ام شريك دختر ابى عكر عرض كرد: «يا رسول اللَّه! در آن روز قوم عرب كجا هستند؟» فرمود: «عرب در آن روز قليلى بيش نيستند. اغلب آنها در بيت المقدس هستند. امام آنها هر صبح با آنها نماز ميگزارد. چون عيسى بن مريم فرود آيد، امام آنها به عقب برگشته تا عيسى علیهالسّلام جلو آمده و با مردم نماز گزارد. ولى عيسى علیهالسّلام دست روى شانههاى او ميگزارد و ميگويد بايست تا ما با شما نماز گزاريم.»
وصف شمائل مهدى علیهالسّلام توسط پیامبر صلی الله علیه و آله
ابو سعيد خدرى روايت کرده كه پيغمبر صلىاللَّهعليهوآله فرمود: «مهدى از من است، پيشانياش باز و بينياش باريك است. او زمين را که آکنده از ظلم و جور شده باشد، پر از عدل و داد كند و هفت سال سلطنت کند.» ابو داود سيستانى این حدیث را در صحيح خود آورده و ديگر حافظان حدیث، از جمله طبرانى و غیر او نيز روايت كرده اند.
تصریح پیامبر صلی الله علیه و آله بر اینکه مهدى از اولاد امام حسين علیهالسّلام است
ابو هارون عبدى روايت کرده كه گفت: نزد ابو سعيد خدرى آمدم و پرسيدم: «آيا در جنگ بدر شركت داشتى؟» گفت آرى. گفتم: «آيا از آنچه از پيغمبر صلّىاللَّهعليهوآله راجع به على و فضل او شنيدى براى من نقل نميكنى؟» گفت: «چرا، ميگويم. وقتى پيغمبر صلّىاللَّهعليهوآله سخت بيمار شد، فاطمه زهرا به عيادت آن سرور آمد و من هم در سمت راست حضرت نشسته بودم. چون فاطمه ضعف زياد پيغمبر را مشاهده كرد، چندان گريست كه قطرات اشك بر صورتش فرو ريخت. پيغمبر فرمود: «فاطمه جان! براى چه گريه ميكنى؟» عرض كرد: «ميترسم سانحهاى روى دهد.» فرمود: مگر نميدانى كه خداوند نظرى به اهل زمين كرد و از ميان آنها پدرت را انتخاب کرد و او را به مقام پيغمبرى برگزيد. سپس بار دیگر نظر كرد و شوهرت را انتخاب كرد و به من وحى کرد که تو را به همسری وى درآورم و او را جانشين خود کنم؟ نميدانى خداوند به خاطر کرامت تو، تو را به تزویج کسی در آورده که عالمترین، بردبارترین و از نظر سبقت بر اسلام، اولین مسلمان است؟» فاطمه مسرور گرديد و از پيغمبر صلی الله علیه و آله خواست تا همه فضائل و مناقبى را كه خداوند به اهل بيت موهبت كرده، براى او بيان فرمايد. پس فرمود: «فاطمه جان! على هشت منقبت دارد: ايمان به خدا؛ ايمان به رسول خدا؛ علم و حكمت؛ همسرش فاطمه؛ فرزندانش حسن و حسين؛ و امر به معروف و نهى از منكر کردن وى. فاطمه جان! ما اهل بيتى هستيم كه خداوند شش فضيلت به ما داده است كه جز ما، به يك نفر از پيشينيان نداده است و يك تن از آيندگان نخواهند يافت و آن اينكه پيغمبر ما بهترين پيغمبران است و او پدر تو است؛ وصى ما بهترين اوصياست و او شوهر تو است؛ شهيد ما بهترين شهدا است و او عموى پدرت حمزه است؛ دو سبط اين امت از ماست كه حسن و حسين دو فرزند تو هستند؛ و از ماست مهدى اين امت كه عيسى پشت سر او نماز ميگزارد.» آنگاه دست روى دوش حسين نهاده و فرمود: «مهدى از نسل اين است.» دارقطنی صاحب کتاب جرح و تعدیل، این حدیث را این گونه روایت کرده است.
جود و بخشش مهدى عليهالسّلام
در مسند احمد بن حنبل روايت شده كه ابو سعيد خدرى گفت: پيغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: «به شما مژده ميدهم كه مهدى به هنگامى كه مردم با هم نزاع داشته باشند و اوضاع متزلزل باشد، در امت من برانگيخته شود و زمين را که آکنده از ظلم و ستم شده باشد، پر از عدل و داد كند. ساكنان آسمان و زمين از او راضى باشند و اموال را صحیحا ميان مردم تقسيم كند.» پس مردی پرسید: «صحیحا یعنی چه؟» فرمود: «یعنی به طور مساوی بین مردم تقسیم میکند. خداوند دلهاى امت محمد صلی الله علیه و آله را بىنياز مىسازد و سايه عدلش بر سر همه گسترش مييابد، تا آنجا كه دستور دهد اعلان كنند كيست كه به مال نياز داشته باشد؟ در آن ميان فقط يك مرد برخاسته و ميگويد: «منم كه نيازمندم.» اعلانكننده به وى ميگويد: «برو نزد خزينهدار و بگو مهدى عليهالسّلام دستور داده كه به من مال دهى.» خزينهدار پول بسيارى در دامن او ريخته و ميگويد: «بردار!» ولى او از حملش عاجز ميماند، پشيمان مىشود و ميگويد: من از لحاظ نيروى بدنى، قوىترین امت محمد صلی الله علیه و آله هستم، با اين وصف از بردن اين پولها ناتوانم» و آن را نميپذيرد. ولى به او گفته مىشود که ما چيزى را كه به كسى داديم، پس نميگيريم!
و نيز حافظ ابو نعيم از ابو سعيد خدرى نقل كرده كه پيغمبر صلّىاللَّهعليهوآله فرمود: «در آخرالزمان و با پيدايش آشوبها، مردى به سلطنت خواهد رسيد كه بخشش وى براى همه گواراست.»
مهدی از آل محمد علیهم السلام است
ابن ماجه از اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليهالسّلام روايت كرده كه فرمود: «به پيغمبر صلّىاللَّهعليهوآله عرض كردم: «آيا مهدى از ما آل محمد است يا از نسل ديگران؟» پيغمبر صلّىاللَّهعليهوآله فرمود: «او از ماست. خداوند دين خود را به وسيله او ختم كند، چنان كه به وسيله ما گشود. مردم به وسيله ما از آشوبها نجات يابند، چنان كه به وسيله ما از شرك و بتپرستى رهایى يافتند. نیز به وسيله ما خداوند دلهاى آنها را بعد از دشمنيها و آشوبگريها با هم پيوند دهد، چنان كه به وسيله ما دلهاى آنها را پس از عداوت آلوده به شرك، پيوند داد و آنها را با هم برادر دينى کرد.» ابن ماجه ميگويد: اين حديث حسن و عالى است. حفاظ محدثين آن را در كتابهاى خود آوردهاند. طبرانى آن را در «معجم اوسط» نقل كرده و ابو نعيم در «حلية الاولياء» روايت کرده و عبدالرحمن بن حاتم نيز در «عوالى» خود آورده است.
فرشته اى كه بالای سر مهدی علیه السلام است
عبدالله بن عمر میگوید: پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «مهدی قیام میکند، درحالی که بالای سرش فرشتهای است که ندا میدهد: «این مهدی است پس از او تبعیت کنید!» اين حديث حسن را پيشوايان حديث اهل سنت مانند ابو نعيم و طبرانى و غير این دو نقل كرده اند.
فتح قسطنطنيه به دست مهدى علیهالسّلام
ابوهریره از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده که فرمود: «قیامت به پا نمیشود، تا اینکه مردی از اهل بیت من قسطنطنیه و جبل دیلم را فتح کند و اگر از دنیا جز یک روز نماند، خدا آن روز را چنان طولانی کند تا آن را فتح کند.» ابو نعيم این حدیث را نقل كرده و گفته است که بىشك اين فاتح مهدى موعود است.
ظهور مهدى علیهالسّلام بعد از پادشاهان ظالم است
جابر بن عبدالله میگوید: پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «بعد از من خلفا خواهند بود، بعد از خلفا امرا و بعد از امرا، پادشاهان ستمگر بيايند، آنگاه مردى از اهل بيت من خواهد آمد كه زمين را که آکنده از ظلم شده باشد، از عدل و داد پر كند.» ابو نعيم در فواید و طبرانى در معجم اكبر آن را روايت كردهاند.
مهدى علیهالسّلام پيشواى صالح است
ابو امامه میگوید: روزی رسول اكرم صلىاللَّهعليهوآله براى ما خطبهاى ايراد كرده و در ضمن از دجال نام برده و فرمود: «پس شهر مدينه را از پليديها پاك میکند، چنان كه كوره آهنگرى كثافات فلزات را پاك میکند. آن روز اعلام خواهند كرد كه امروز، روز آزادى است.» ام شريك عرض كرد: «يا رسول اللَّه! عرب آن روز كجا خواهند بود؟» فرمود: «در آن روز آنها اندكى بيش نيستند. بيشتر آنان در بيت المقدس هستند و پيشواى آنها مهدى است كه مردى صالح است.» حافظ ابو نعيم اصفهانى این حدیث این چنین آورده است.
تنعّم امت اسلام در عصر مهدى علیهالسّلام
ابو سعید خدری از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده که فرمود: «امت من در زمان مهدی علیهالسّلام، از نعمتهایی متنعم میشوند که به مثل آن هرگز برخوردار نشدهاند؛ آسمان بسیار بر آنان میبارد و زمین چیزی از گیاهان خود را فرونگذاشته و آن را بیرون میدهد.» حافظ ابوالقاسم طبرانی در معجم اکبر خود این حدیث را آورده است
ظهور مهدى در آخرالزمان
پيغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: «دنيا به پايان نميرسد، مگر اينكه مردى از اهل بيت من در ميان عرب به سلطنت رسد كه نامش مطابق نام من باشد.» ابو داود در «سنن» خود این حدیث را آورده است.
آبری در کتاب مناقب شافعی این حدیث را ذکر کرده و به آن افزوده: «اگر از عمر روزگار جز يك روز نمانده باشد، خداوند آن روز را چنان طولانی کند تا مردى از من یا اهل بيت من را برانگيزد كه نام او همنام من و نام پدرش همنام پدر من است و زمین را که آکنده از ظلم و جور شده باشد، پر از عدل و داد كند.»
مهدى از عترت من و فرزندان فاطمه علیهاالسّلام است
ابو داود در كتاب سنن، از سعيد بن مسيب روايت كرده كه گفت: نزد ام سلمه بودیم و صحبت مهدی را به میان آوردیم. ام سلمه گفت: از پيغمبر صلی الله علیه و آله شنيدم که فرمود: «مهدى از عترت من و از فرزندان فاطمه است.»
ابن ماجه در سنن، از على علیهالسّلام نقل كرده كه پيغمبر فرمود: «مهدى از ما اهل بيت است. خداوند در يك شب امر فرج او را اصلاح میکند.»
مهدى يكى از سروران اهل بهشت است
انس بن مالك روايت کرده كه گفت، شنيدم پيغمبر صلی الله علیه و آله ميفرمود: «ما فرزندان عبدالمطلب، سروران اهل بهشت هستيم: من، حمزه، على، جعفر، حسن، حسين و مهدى.»
با مهدى بيعت كنيد
ابن ماجه از ثوبان روايت كرده كه گفت: پيغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «در نزد گنج شما سه تن كشته ميشوند كه همه فرزندان خليفه هستند و بعد از آنها، این منصب به هيچ يك آنان نميرسد، تا آنگاه كه پرچمهاى سياه از سمت مشرق پديد آيد و شما را طورى به قتل رسانند كه هيچ قومى را بدان وضع نكشته باشند.» سپس راوى چيزى گفت كه من حفظ نكردم، آنگاه فرمود: «چون او را ببينيد، با وى بيعت كنيد، هر چند به رفتن از روى برف باشد، چرا که وى مهدى خليفه خداست.»
اهل شرق مهدى را يارى ميكنند
پيغمبر صلّىاللَّهعليهوآله فرمود: «مردمى از جانب مشرق قيام کنند و سلطنت را براى مهدى آماده سازند.» این حدیث را ابن ماجه قزوینی را نقل کرده است. نیز از علقمة بن عبدالله نقل شده كه گفت: روزى در خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله بوديم كه عدهاى از جوانان بنى هاشم بيامدند. از مشاهده آنها ديدگان پيغمبر پر از اشك شد و رنگ مباركش تغيير كرد. اصحاب عرض كردند: «يا رسول اللَّه! سيماى مباركتان گرفته است، ما نمىتوانيم شما را بدين حالت ببينيم.» فرمود: «ما اهل بيتى هستيم كه خداوند آخرت را براى ما بر دنيا ترجيح داده است. بعد از اين اهل بيتم مصيبتها مىبينند و از وطن آواره و مطرود ميگردند، تا زمانی كه مردمى از جانب مشرق، با پرچمهاى سياه به طلب حق قيام كنند. اين حق را بهآنها نمي دهند تا جنگ كنند و پيروزى يابند و حق را بگيرند و آن را به مردى از اهل بيت من بسپارند كه دنيا را که آکنده از ظلم شده، پر از عدل كند. هر كس آن زمان را درك كند، باید به آنها بپيوندد، اگر چه به رفتن از روى برف باشد.»
در كتاب فتوح ابن اعثم كوفى آمده است كه اميرالمؤمنين عليهالسّلام فرمود: «به به از طالقان! خدا را در آنجا گنجهایى است كه از طلا و نقره نیست، بلكه آن گنجها مردان مؤمنى هستند كه خدا را به خوبى شناختهاند و همچنین آنها، در آخرالزمان از ياران مهدى خواهند بود.»
مدت سلطنت حضرت علیهالسّلام بعد از ظهورش
ابو سعيد خدرى روايت كرده كه گفت: ترسيدم مبادا بعد از پيغمبر سوانحى روى دهد، لذا از پيغمبر صلی الله علیه و آله در اين باره سؤال كرديم. حضرت فرمود: «مهدى در ميان امت من ظهور کرده و پنج يا هفت يا نه سال زندگى کند (تردید از راوی است). راوى پرسید: «مهدى چقدر سلطنت مىکند؟» فرمود چند سالى. آنگاه فرمود: «مردم مىآيند و از وى طلب مال مىكنند و او هم به قدرى كه آنها توانایى بردن دارند، در لباس آنها ميریزد.» ترمدى در پايان حديث گفته که اين حديث حسن است و از غير ابو سعيد هم روايت شده است. نيز ابو سعيد از پيغمبر صلّىاللَّهعليهوآله نقل كرده كه فرمود: «مهدى در امت من خواهد بود. چون ظهور كند حداقل هفت و حداكثر نه سال سلطنت کند. امت من در عصر او چنان متنعّم گردند كه هيچ گاه به مانند آن را نديده باشند!، زمين آنچه دارد بيرون ميدهد و هيچ ذخیره نمیکند. اموال در آن روز، از بسيارى چون دانههایی است كه زير پا ريخته باشد و چون كسى از مهدى طلب كند، مىگويد: «بگير!»
عيسى بن مريم با مهدى علیهما السّلام نماز ميگزارد
ابو هريره از پيغمبر صلّىاللَّهعليهوآله روايت کرده كه فرمود: «چه حالى خواهيد داشت زمانى كه عيسى بن مريم در ميان شما فرود آيد و امام شما هم ميان شما باشد؟» اين حديث از محمد بن شهاب زهرى است كه بخارى و مسلم آن را در صحيح خود آوردهاند. و از جابر بن عبداللَّه انصارى نقل است كه گفت: شنيدم پيغمبر صلی الله علیه و آله ميفرمود: «پيوسته جماعتى از امت من تا روز رستخيز به خاطر اجراى حق جنگ كنند و پيروزى يابند. پس عيسى بن مريم علیهماالسّلام فرود آيد. سركرده آن جماعت ميگويد: «بيا تا با تو نماز بگزاريم.» عيسى خواهد گفت: «شما خود برخى بر برخى ديگر امير هستيد و اين لطف خدا در حق اين امت است.»
مؤيد اين قول روايت مفصلى است كه حافظ ابن ماجه قزوينى راجع به فرود آمدن عيسى بن مريم عليهالسّلام از آسمان نقل كرده كه قسمتى از آن اين است: «ام شريك دختر ابى عكر عرض كرد: «يا رسول اللَّه! در آن روز قوم عرب كجا هستند؟» فرمود: «عرب در آن روز قليلى بيش نيستند. اغلب آنها در بيت المقدس هستند. امام آنها هر صبح با آنها نماز ميگزارد. چون عيسى بن مريم فرود آيد، امام آنها به عقب برگشته تا عيسى علیهالسّلام جلو آمده و با مردم نماز گزارد. ولى عيسى علیهالسّلام دست روى شانههاى او ميگزارد و ميگويد بايست تا ما با شما نماز گزاريم.»
وصف شمائل مهدى علیهالسّلام توسط پیامبر صلی الله علیه و آله
ابو سعيد خدرى روايت کرده كه پيغمبر صلىاللَّهعليهوآله فرمود: «مهدى از من است، پيشانياش باز و بينياش باريك است. او زمين را که آکنده از ظلم و جور شده باشد، پر از عدل و داد كند و هفت سال سلطنت کند.» ابو داود سيستانى این حدیث را در صحيح خود آورده و ديگر حافظان حدیث، از جمله طبرانى و غیر او نيز روايت كرده اند.
تصریح پیامبر صلی الله علیه و آله بر اینکه مهدى از اولاد امام حسين علیهالسّلام است
ابو هارون عبدى روايت کرده كه گفت: نزد ابو سعيد خدرى آمدم و پرسيدم: «آيا در جنگ بدر شركت داشتى؟» گفت آرى. گفتم: «آيا از آنچه از پيغمبر صلّىاللَّهعليهوآله راجع به على و فضل او شنيدى براى من نقل نميكنى؟» گفت: «چرا، ميگويم. وقتى پيغمبر صلّىاللَّهعليهوآله سخت بيمار شد، فاطمه زهرا به عيادت آن سرور آمد و من هم در سمت راست حضرت نشسته بودم. چون فاطمه ضعف زياد پيغمبر را مشاهده كرد، چندان گريست كه قطرات اشك بر صورتش فرو ريخت. پيغمبر فرمود: «فاطمه جان! براى چه گريه ميكنى؟» عرض كرد: «ميترسم سانحهاى روى دهد.» فرمود: مگر نميدانى كه خداوند نظرى به اهل زمين كرد و از ميان آنها پدرت را انتخاب کرد و او را به مقام پيغمبرى برگزيد. سپس بار دیگر نظر كرد و شوهرت را انتخاب كرد و به من وحى کرد که تو را به همسری وى درآورم و او را جانشين خود کنم؟ نميدانى خداوند به خاطر کرامت تو، تو را به تزویج کسی در آورده که عالمترین، بردبارترین و از نظر سبقت بر اسلام، اولین مسلمان است؟» فاطمه مسرور گرديد و از پيغمبر صلی الله علیه و آله خواست تا همه فضائل و مناقبى را كه خداوند به اهل بيت موهبت كرده، براى او بيان فرمايد. پس فرمود: «فاطمه جان! على هشت منقبت دارد: ايمان به خدا؛ ايمان به رسول خدا؛ علم و حكمت؛ همسرش فاطمه؛ فرزندانش حسن و حسين؛ و امر به معروف و نهى از منكر کردن وى. فاطمه جان! ما اهل بيتى هستيم كه خداوند شش فضيلت به ما داده است كه جز ما، به يك نفر از پيشينيان نداده است و يك تن از آيندگان نخواهند يافت و آن اينكه پيغمبر ما بهترين پيغمبران است و او پدر تو است؛ وصى ما بهترين اوصياست و او شوهر تو است؛ شهيد ما بهترين شهدا است و او عموى پدرت حمزه است؛ دو سبط اين امت از ماست كه حسن و حسين دو فرزند تو هستند؛ و از ماست مهدى اين امت كه عيسى پشت سر او نماز ميگزارد.» آنگاه دست روى دوش حسين نهاده و فرمود: «مهدى از نسل اين است.» دارقطنی صاحب کتاب جرح و تعدیل، این حدیث را این گونه روایت کرده است.
جود و بخشش مهدى عليهالسّلام
در مسند احمد بن حنبل روايت شده كه ابو سعيد خدرى گفت: پيغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: «به شما مژده ميدهم كه مهدى به هنگامى كه مردم با هم نزاع داشته باشند و اوضاع متزلزل باشد، در امت من برانگيخته شود و زمين را که آکنده از ظلم و ستم شده باشد، پر از عدل و داد كند. ساكنان آسمان و زمين از او راضى باشند و اموال را صحیحا ميان مردم تقسيم كند.» پس مردی پرسید: «صحیحا یعنی چه؟» فرمود: «یعنی به طور مساوی بین مردم تقسیم میکند. خداوند دلهاى امت محمد صلی الله علیه و آله را بىنياز مىسازد و سايه عدلش بر سر همه گسترش مييابد، تا آنجا كه دستور دهد اعلان كنند كيست كه به مال نياز داشته باشد؟ در آن ميان فقط يك مرد برخاسته و ميگويد: «منم كه نيازمندم.» اعلانكننده به وى ميگويد: «برو نزد خزينهدار و بگو مهدى عليهالسّلام دستور داده كه به من مال دهى.» خزينهدار پول بسيارى در دامن او ريخته و ميگويد: «بردار!» ولى او از حملش عاجز ميماند، پشيمان مىشود و ميگويد: من از لحاظ نيروى بدنى، قوىترین امت محمد صلی الله علیه و آله هستم، با اين وصف از بردن اين پولها ناتوانم» و آن را نميپذيرد. ولى به او گفته مىشود که ما چيزى را كه به كسى داديم، پس نميگيريم!
و نيز حافظ ابو نعيم از ابو سعيد خدرى نقل كرده كه پيغمبر صلّىاللَّهعليهوآله فرمود: «در آخرالزمان و با پيدايش آشوبها، مردى به سلطنت خواهد رسيد كه بخشش وى براى همه گواراست.»
مهدی از آل محمد علیهم السلام است
ابن ماجه از اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليهالسّلام روايت كرده كه فرمود: «به پيغمبر صلّىاللَّهعليهوآله عرض كردم: «آيا مهدى از ما آل محمد است يا از نسل ديگران؟» پيغمبر صلّىاللَّهعليهوآله فرمود: «او از ماست. خداوند دين خود را به وسيله او ختم كند، چنان كه به وسيله ما گشود. مردم به وسيله ما از آشوبها نجات يابند، چنان كه به وسيله ما از شرك و بتپرستى رهایى يافتند. نیز به وسيله ما خداوند دلهاى آنها را بعد از دشمنيها و آشوبگريها با هم پيوند دهد، چنان كه به وسيله ما دلهاى آنها را پس از عداوت آلوده به شرك، پيوند داد و آنها را با هم برادر دينى کرد.» ابن ماجه ميگويد: اين حديث حسن و عالى است. حفاظ محدثين آن را در كتابهاى خود آوردهاند. طبرانى آن را در «معجم اوسط» نقل كرده و ابو نعيم در «حلية الاولياء» روايت کرده و عبدالرحمن بن حاتم نيز در «عوالى» خود آورده است.
فرشته اى كه بالای سر مهدی علیه السلام است
عبدالله بن عمر میگوید: پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «مهدی قیام میکند، درحالی که بالای سرش فرشتهای است که ندا میدهد: «این مهدی است پس از او تبعیت کنید!» اين حديث حسن را پيشوايان حديث اهل سنت مانند ابو نعيم و طبرانى و غير این دو نقل كرده اند.
فتح قسطنطنيه به دست مهدى علیهالسّلام
ابوهریره از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده که فرمود: «قیامت به پا نمیشود، تا اینکه مردی از اهل بیت من قسطنطنیه و جبل دیلم را فتح کند و اگر از دنیا جز یک روز نماند، خدا آن روز را چنان طولانی کند تا آن را فتح کند.» ابو نعيم این حدیث را نقل كرده و گفته است که بىشك اين فاتح مهدى موعود است.
ظهور مهدى علیهالسّلام بعد از پادشاهان ظالم است
جابر بن عبدالله میگوید: پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «بعد از من خلفا خواهند بود، بعد از خلفا امرا و بعد از امرا، پادشاهان ستمگر بيايند، آنگاه مردى از اهل بيت من خواهد آمد كه زمين را که آکنده از ظلم شده باشد، از عدل و داد پر كند.» ابو نعيم در فواید و طبرانى در معجم اكبر آن را روايت كردهاند.
مهدى علیهالسّلام پيشواى صالح است
ابو امامه میگوید: روزی رسول اكرم صلىاللَّهعليهوآله براى ما خطبهاى ايراد كرده و در ضمن از دجال نام برده و فرمود: «پس شهر مدينه را از پليديها پاك میکند، چنان كه كوره آهنگرى كثافات فلزات را پاك میکند. آن روز اعلام خواهند كرد كه امروز، روز آزادى است.» ام شريك عرض كرد: «يا رسول اللَّه! عرب آن روز كجا خواهند بود؟» فرمود: «در آن روز آنها اندكى بيش نيستند. بيشتر آنان در بيت المقدس هستند و پيشواى آنها مهدى است كه مردى صالح است.» حافظ ابو نعيم اصفهانى این حدیث این چنین آورده است.
تنعّم امت اسلام در عصر مهدى علیهالسّلام
ابو سعید خدری از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده که فرمود: «امت من در زمان مهدی علیهالسّلام، از نعمتهایی متنعم میشوند که به مثل آن هرگز برخوردار نشدهاند؛ آسمان بسیار بر آنان میبارد و زمین چیزی از گیاهان خود را فرونگذاشته و آن را بیرون میدهد.» حافظ ابوالقاسم طبرانی در معجم اکبر خود این حدیث را آورده است
نظرات شما عزیزان:
ارسال توسط عمار
آخرین مطالب