عمر خیام، فیلسوفی گمنام
آنان که محیط فضل و آداب شدند
در جمع کمال شمع اصحاب شدند
حکیم ابوالفتح عمر بن ابراهیم معروف به خیام نیشابوری، ریاضیدان و فیلسوف و طبیب مشهور ایران در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم است. اهمیت عمر خیام در تاریخ ایران خیام بیشتر از آن جهت است که توانست افکار فلسفی عمیق خود را در قالب رباعیات فصیح درآورد و در عین رعایت معنی چنان کلمات را به کار میگیرد که ابیات او نمونه بارزی از فصاحت و روانی و بلندی معنا باشند1.
به دلیل شهرت عالمگیر حکیم عمر خیام، کتابها، رسالهها و مقالههای بسیاری درباره وی به تحریر درآمده است، اما در غالب این آثار عمدتاً به جنبه شاعری و رباعیات او پرداخته شده و بعد فلسفی، کلامی و مذهبی تألیفات او مغفول مانده و یا به صورت بایسته مورد بررسی و تحلیل قرار نگرفته است. از این رو خیام در روزگار ما بیشتر به عنوان شاعر و رباعی سرا شناخته شده تا حکیم و فیلسوف و دانشمند و عالم دین، حال آن که وی در عصر خویش به عنوان فیلسوف و منجم و ریاضیدان و حتی عالم دین شناخته میشد نه به عنوان شاعر، چنان که لقب امام، حکیم، حجة الحق و... که در کتابهای معاصران خیام درباره او به کار رفته است، گواه چنین اشتهاری است. هم نظامی عروضی نویسنده کتاب چهار مقاله که بنا به تصریح خود در سال 506ق در کوی برده فروشان شهر بلخ با وی دیدار داشته است، چنین القابی را درباره وی به کار می برد2، و هم علی بن زید بیهقی مولف تتمه صوان الحکمة چنین القابی را در خصوص حکیم عمر خیام به کار برده است3.
در واقع بیان نظم در آثار خیام برای بیان مفاهیم فلسفی خاص خود او بوده است نه سرودن شعر و این گونه ما دانشمندان خود را در پس یک بُعد از زندگیشان دفن میکنیم.
سید احمد سجادی
پینوشتها:
1) ملکوت کلمات، محمد سعید میرزایی، مجله دیدار، ص 26
2) نظامی عروضی سمرقندی، احمد بن عمر: چهار مقاله، تصحیح علامه محمد فروینی، به اهتمام دکتر محمد معین، ص 100 - 101
3) بیهقی، ابوالحسن علی بن زید: تتمه صوان الحکمه ص 66 به بعد، به نقل از ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات، خلاصه ج 1و 2، ص 294-295
نظرات شما عزیزان: