برگهای ناخوانده از پرونده ستاد ضدکودتای نوژه
درباره کودتای نوژه و موفقیت چشمگیر نظام اسلامی بر اساس گزارش مردمی که نشان از میزان مقبولیت آن داشت، بسیار گفته و نوشته شده است. متن ذیل به روی دیگر سکه میپردازد؛ جایی که کودتاگران هم نفوذی داشتند. این پرونده به خوبی نشان میدهد که کسانی که اتحاد منافقین انقلاب، اپوزسیونهایی همچون بختیار، عراق و پشتیبانی آمریکا را توهم میدانند، سخت در اشتباهند و این اتحاد حاصل سالهای پس از رویارویی مسلحانه نیز نیست. بر اساس اسناد به کار رفته در گزارش زیر، آنها در سال 1358 نیز برای انجام کودتای نوژه و دیگر اقدامات براندازانه با یکدیگر متحد بودهاند.
از نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ابرقدرتها و به ویژه امریکا در پی نفوذ و تضعیف این نظام نوپا برای تأمین منافع نامشروع خویش برآمدند. سرویسهای جاسوسی بیگانه با ابزارهایی نظیر تأسیس حزب و گروه، یا حمایت از احزاب و سازمانهای موجود و یا با نفوذ در دولت موقت و جاسوسی از طریق سفارتخانهها، دامن زدن به تنشهای مذهبی و قومی، تجزیه طلبی و براندازی مسلحانه، ترور رهبران، شورش و آشوب، تلاش گستردهای نمودند تا طعم شیرین پیروزی را در کام ملت تلخ نمایند.
کودتا یکی از راههای نیازموده پیش رو برای براندازی بود. معمولاً سالهای آغازین شکلگیری کامل نهادهای جدید، بهترین هنگام برای اقدام به کودتا محسوب میشود.
کودتای «نقاب» مشهور به نوژه
در بهار سال 1358، سرهنگ دوم بازنشسته ژاندارمری «محمدباقر بنیعامری» از همکاران فعال و نزدیک ارتشبد سابق «غلامعلی اویسی» درصدد برآمد تا از مواضع غرب (ناتو و آمریکا) نسبت به ایران اطلاع یابد و براساس آن، میزان موفقیت تدارک یک توطئه را علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی ارزیابی کند. این تماس بلافاصله به نزدیکی «بنیعامری» با هواداران «بختیار» از طریق یکی از عوامل فعال «شاپور بختیار» در ایران به نام «ابوالقاسم خادم» (عضو «حزب ایران» و از دوستان فعال «بختیار» و از بزرگ مالکین گنبد) انجامید.
پس از سفر «بنیعامری» به پاریس در اسفند ماه 1358 و ارائه گزارش از پیشرفت کار به «بختیار» که به «تصویب اولویت کودتا» در مقایسه با حمله نظامی عراق به ایران انجامید، سازمان نقاب که به منظور مطالعه و زمینهسازی کودتا تشکیل شده بود، دستخوش تغییر و تحول متناسب با کودتا گردید. ساختار جدید مرکب بود از: 1- شاخه نظامی تحت ریاست «بنیعامری»...2- شاخه سیاسی تحت ریاست «قادسی»...3- شاخه پشتیبانی تحت ریاست «قربانیفر».
روز سهشنبه دوم اردیبهشت 1359 دو وانت بار حامل سلاحهای سبک و نیمه سنگین که زیر یک لایه کاه مخفی شده بود، وارد منزل «ابوالقاسم خادم» شد و محموله آنها در زیرزمین خانه مخفی گردید. پنج اردیبهشت حمله نظامی امریکا به ایران برای آزادسازی گروگانهایش با وقوع حادثه طبس شکست خورد و فردای این شکست، خادم که به یکی از اعضای حزب توده اعتماد داشت، سخنانی درباره برنامه آینده گفت که توسط این فرد به حزب توده اطلاعات منتقل گردید و توسط آنها به افراد مورد اعتمادشان در دفتر بنیصدر منتقل گردید که منجر به دستگیری خادم در 8 اردیبهشت میشود.
همزمان با تجاوز طبس، «سیا» از طریق «شاپور بختیار» در تدارک طرح کودتای «نوژه» بود. تجاوز نظامی طبس و کودتای نوژه دو حلقه یک زنجیر واحد بود که باید براندازی نظام جمهوری اسلامی را به ثمر میرساند. اما پس از واقعه طبس و شکست پروژه اول، «بختیار» تحت فشار امریکا و انگلیس به سازماندهی اجزای کودتا برای مقابله همه جانبه با نظام جمهوری اسلامی شتاب بخشید. شاخه تدارکات که وظیفه تهیه پول، اسلحه، خانه، ماشین و دیگر لوازم مورد نیاز برای انجام یک کودتای موفق را به عهده داشت، تحت مسئولیت «منوچهر قربانیفر» فعال میگردد. پول در وهله اول از جانب کشورهای امریکا، انگلیس و عراق در اختیار ستاد کودتا مستقر در پاریس نهاده میشد و از آن طریق به داخل کشور سرازیر میگشت. به طوری که در مدت کمتر از یک هفته، قریب به 100 میلیون تومان ارسال گشت و قایقی حامل 5/2 تن اسلحه در نزدیکی سواحل بوشهر، آماده تحویل به «منوچهر قربانیفر» که از شرکای شرکت کشتیرانی حمل و نقل «استارلاین» بود، میگردد.
در شب کودتا (18/4/59) بیش از 200 نفر از کودتاگران از جمله «قربانیفر» در منزل فردی به نام «نور» که در حوالی جام جم واقع بود، با لباس نظامی و با بازوبندهایی منقوش به شیروخورشید اجتماع کرده بودند تا با دریافت علائم موفقیت کودتا، مرکز سیمای جمهوری اسلامی ایران را تصرف کنند. ولی در همان ساعات اولیه توسط تلفن به آنان اطلاع داده میشود که عملیات منتفی است در گروههای دو سه نفره پراکنده شوید. آغاز کودتا از پایگاه هوایی شهید نوژه همدان برنامهریزی شده بود و به همین دلیل پس از کشف و سرکوب به «کودتای نوژه» شهرت یافت.
ری شهری، رئیس وقت دادگاه انقلاب اسلامی ارتش معتقد است پیش از آغاز این کودتا سرنخ هایی از یک توطئه براندازی به رهبری مشخصی به نام نبی عامری، در اختیار دستگاه های اطلاعاتی کشور بوده است اما به دلیل نوپا بودن این دستگاه ها و نفوذ کودتاگران در اداره دوم ارتش پیگیریها به جایی نمی رسد، بدین ترتیب تا 48 ساعت پیش از شروع عملیات کودتا، هیچیک از مسئولان نظام از ماجرا خبر نداشتند.
به هرحال نقطه روشن کشف کودتا اطلاعاتی بود که توسط یک خلبان نیروی هوایی، صبح روز چهارشنبه 18/4/59 به توصیه مادرش در اختیار آیت الله خامنه ای قرار گرفت. چند ساعت پس از افشای کودتا یکی از درجه داران تیپ ویژه نوهد نیز به کمیته مستقر در اداره دوم ستاد مشترک مراجعه می کند و بخشی از طرح عملیاتی کودتا را در اختیار کمیته فوق قرار میدهد و عملیات ضدکودتا از همین جا آغاز می شود.
نکتــه جـــالب اینجاست که نه تنها با دستگیری خادم، کودتا افشا نمیگردد، بلکـه پس از لو رفتن کودتا نیز به سرعت کودتــاگـــران از آن مطلع گشته و از آنها خواسته میشود که پراکنده شوند. به گفته «بنیعامری» کل افراد دخیل در عملیات کودتای نوژه در داخل کشور و در شهرهای مختلف روی هم رفته در حدود 100 نفر نظامی و غیرنظامی بود. اما بر اساس اطلاعات موجود در مجموع و علیرغم قلع و قمع شدید عوامل کودتا، تنها حدود یک چهارم رهبران و یک سوم عوامل آن دستگیر شدند که این بیشک مرهون اطلاع عوامل اصلی کودتا از لو رفتن برنامهشان است. عدم اعلام کودتا پس از دستگیری خادم و اعلام لو رفتن کودتا ممکن نیست، مگر آنکه گروهی در داخل نهادهای اطلاعاتی نظام با آنها هماهنگ بوده باشند، درست در زمانی که اختیار کامل دسترسی به اطلاعات نیروی هوایی ارتش، در اختیار مسعود کشمیری است.
ستاد خنثی سازی کودتا
پس از جمع آوری اطلاعات لازم برای مقابله با کودتاگران و دستگیری عوامل کودتا ستادی به نام «ستاد خنثیسازی کودتا» تشکیل شد که اعضای این ستاد مرکب از نمایندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، کمیته انقلاب، کمیته اداره دوم ارتش، اطلاعات، ارشاد و انجمن اسلامی نیروی هوایی و گروه ضربت مهدیه قصر فیروزه بودند.
به همین منظور در اداره دوم ارتش برای خنثی سازی کودتا و جلوگیری از فرار عناصر اصلی و هر گونه اقدام از جانب آنها ، گروه ویژهای مرکب از آقایان تیمسار دادبین ، سروان شهرام فر و سروان نوری تشکیل شد تا پس از اعزام به پایگاه هوایی نوژه ، با همکاری نیروهایی که از قبل در آنجا مستقر بودند ، به دستگیری و مقابله با کودتاگران اقدام نمایند.
همچنین در اداره دوم ارتش، مرکز فعالیتهای ضد کودتا تحت نظارت محمد رضوی شکل گرفت که مستقیماً با مسئولان ارشد نظام در تماس بود و هر گونه اقدامات مرکز در هماهنگی با آنها صورت میگرفت.
عصر روز 18/4/59 تیم های عملیاتی برای خنثی سازی کودتا و دستگیری کودتاگران وارد عمل شدند، پارک لاله در تهران، پایگاه نوژه و جاده منتهی به آن در همدان تحت کنترل نیروهای عملیاتی قرار گرفت و پس از محاصره پایگاه نوژه، نیروها وارد عمل شدند و کودتاگران دستگیر شدند. با این حال سران اصلی کودتا و رؤسای سه شاخه آن موفق شدند از کشور فرار کنند.
احکام بازداشت متهمین به دخالت در توطئه کودتا توسط دادگاه انقلاب اسلامی ارتش صادر شد و همه عوامل و رهبران کودتا از جمله سرهنگ زادنادری، هادی ایزدی، ایرج خلف بیگی، تیمسار محققی، ستوان ناصر رکنی، سرهنگ داریوش جلالی، استوار عبدالعلی سلامت، استوار غلامحسین قایقور، سرهنگ رحمت الله خلیفه، سرگرد کوروش آذرتاش و ... در دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شدند. همچنین تعداد 114 نفر از کودتاچیان به مجازات هایی از حبس ابد تا 10 ماه حبس محکوم شدند.
ماجرای کودتای نوژه تا به حال در کتب و رسانهها به دفعات بررسی شده است. اما آنچه مغفول مانده این است که بنیعامری، رهبر این کودتا اگرچه دستگیر شد، اما توسط مسعود کشمیری فراری داده میشود. حضور چهرههایی همچون جواد قدیری و مسعود کشمیری که بعدها جنایتهایشان در انفجار 6 تیر و 8 شهریور 1360 آشکار میشود، ضرورت بررسی کمیته مستقر در اداره دوم ارتش را متذکر میگردد.
٭ ٭ ٭
کمیته اداره دوم ارتش
شب 22 بهمن 1357، جمال میرشکرایی که اسلحهای از پادگان عشرت آباد به دست آورده بود، به همراه دو نفر دیگر به منزل یکی از روحانیون مشهور که مقابل ستاد ارتش قرار داشته، رفته و به همراه دختر وی که همسر علیرضا تدین و خود از اعضای سازمان منافقین بوده است ، از پشت بام به سمت ستاد ارتش تیراندازی میکند. با توجه به فضای عمومی شهر و خبر سقوط رژیم شاه، به زودی ستاد ارتش نیز سقوط کرده و آنها بلافاصله وارد اداره دوم (مرکز اطلاعات طبقه بندی شده پرسنلی، نظامی، سیاسی، جاسوسی کل ارتش) میشوند.
در همان شب اول با صباغیان تماس گرفته و پس از برخی هماهنگیها، یک کامیون اسلحه از اداره دوم به سازمان مجاهدین خلق (منافقین) حمل میگردد. آنگونه که بعدها برخی از این افراد اقرار نمودند، این پروسه با محوریت موسی خیابانی رخ میدهد.
همان شب فردی به نام باقر ذاکر از کادر منافقین که بعدها بازداشت شد، به جمع آنها اضافه شده و با استفاده از ابزار صنعتی، یک صندوق رمز مخصوص باز شده و اسناد آن خارج میگردد.
میرشکرایی همچنین به فردی از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب تماس میگیرد و از او میخواهد که به سازمان اطلاع دهد که چنانچه سندی لازم دارند، به ساختمان بیایند. فردای آن روز حسن منتظرالقائم، علی اژئیان، محمد کاظم پیرو رضوی و مرتضی الویری از سوی کمیته به ساختمان اداره دوم مراجعه و آن را از میرشکرایی تحویل گرفته و کمیته رکن 2 را تشکیل میدهند. جالب است که علیرغم علنی بودن هواداری میرشکرایی از سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و تحویل اسلحههای آن اداره به منافقین، از نامبرده نیز جهت همکاری دعوت به عمل میآید.
مسئولیت کمیته اداره دوم بر عهده محمد کاظم پیرو رضوی که در آن زمان به «محمد رضوی» مشهور بوده است، قرار داده میشود و به مرور افرادی همچون مسعود کشمیری (عامل انفجار نخستوزیری)، جواد قدیری (عامل انتقال دهنده بمبهای ساخته شده از قسمت فنی سازمان به عوامل اجرایی در انفجارهای 6 و 7 تیر و 8 شهریور)، علیاکبر تهرانی (متهم ردیف دوم پرونده انفجار نخستوزیری)، باقر ذاکر، تقی محمدی، حبیب الله داداشی، بیژن تاجیک، سعید حجاریان، تقی امانپور و ... به جمع آنها افزوده میشوند.
جهت تسلط بر اوضاع اداره دوم، شورایی متشکل از امانپور، اژئیان (خواهرزاده مهندس میثمی) و داداشی به سرپرستی محمد رضوی تشکیل میشود. در همین زمان سرهنگ حاتمی که در پیش از انقلاب عضو فعال ستاد تعدیل شایعات بوده است، رئیس اداره دوم میشود. به گفته علیاکبر تهرانی از اعضای بازداشت شده این شورا، اعضای این شورا مخالف بازداشت کسانی بودهاند که همچون سرلشکر نئبی و سرتیپ فکور بیات و ... موارد زیادی در پرونده داشتهاند و تنها از آنها یک بازجویی شفاهی کرده و آزادشان مینمودهاند.
شب پیروزی انقلاب نیز مستشاران امریکایی که در ستاد مشترک ارتش مشغول هدایت ارتش علیه مردم بودهاند، پس از اعلان تسلیم ارتش، توسط دکتر ابراهیم یزدی به سفارت امریکا انتقال پیدا میکنند. البته وی ادعا میکند که برای این اقدام مجوز امام را داشته است و ماجرا را چنین نقل میکند: «در 22 بهمن 1357، پس از اعلام بیطرفی ارتش، شماری از افسران ارشد، ارکان ستاد کل و همچنین چند نفری از مستشاران امریکایی، از جمله ژنرال گاست در اتاق فرماندهی، در ساختمان ستاد کل ارتش ایران در خیابان شریعتی جلسهای داشتند که ساختمان مورد حمله نیروهای مسلح مردمی قرار میگیرد. با سقوط ستاد و تسلیم محافظین مسلح، ساختمان قرارگاه ستاد کل در محاصره قرار میگیرد ... مقارن نیمه شب افسران محاصره شده، از طریق تلفن با مدرسه رفاه و علوی تماس گرفته و درخواست کمک می کنند. آقای مهندس بازرگان با من تماس گرفته و خواستند که من اقدام کنم... از مدرسه علوی، با تعدادی از نیروهای مسلح مردمی، همراه با آیتالله مهدوی کرمانی به ساختمان ستاد مشترک رفتیم. قبل از من سرهنگ توکلی خود را به آنجا رسانده بود اما نتوانسته بود کاری انجام دهد. جوانان مسلحی که ستاد را اشغال کرده بودند، حاضر به آزادی افسران ایرانی و امریکایی نشده بودند، با ورود تیم همراه من به ستاد و بعد از گفتوگوی مختصری با این جوانان، آنها حاضر به همکاری شدند. از تلفن طبقه همکف با اتاق فرماندهی تماس گرفته شد. شخصی به نام سپهبد ناصر فیروزمند، که بعداً فهمیدم معاون ستاد بزرگ ارتشتاران است، جواب داد. به او اطلاع داده شد که خطری نیست بیایند بالا. تعداد آنها جمعاً شاید حدود 20-15 نفر بود. حدود ساعت 3 صبح بود که با ماشینهای خودشان، تحت نظر تیم همراه ما، به طرف مدرسه علوی به راه افتادیم. در سر راه، افسران امریکایی و کارمندان همراهشان در سفارت امریکا به آقای ناس، کاردار سفارت و افسران ایرانی در مدرسه علوی تحویل آقای مهدی عراقی داده شدند.»
در کمیته اداره دوم بزودی تقسیم کار میگردد، رضوی و امانپور رابطین جمع با نخستوزیری بودند و با دکتر یزدی و دیگران تماس داشتند. یکی از اقدامات انجام شده توسط آنها این بود که با معرفی چهار نفر به دفتر امور انقلاب در نخست وزیری، چهار حکم با امضای ابـــراهیم حکیمی رئیس دفتر نخست وزیر دولت موقت در تاریخ 9/4/1358 صادر میشود و به هر یک مجوز دسترسی به احکام تا رده به کلی سری در یکی از نیروهای ارتش داده میشود. مسعود کشمیری به شماره حکم«1584 رزدج» برای نیروی هوایی؛ علی اژئیان به شماره حکم «1585 رزدج» برای ستاد مشترک ارتش، سعید حجاریان به شماره حکم «1586 رزدج» برای نیروی دریایی، حبیب الله داداشی به شماره حکم «1587 رزدج» برای نیروی زمینی. آنها از اختیارات ویژهای در رفت و آمد آزادانه به محل بایگانی اسناد طبقهبندی شده برخوردار بوده و به پروندههای به کلی سری آزادانه دسترسی داشتند، مانند پروژه HB یا IBEX مربوط به پروژههای حساس امریکاییها در نیروی هوایی زمان شاه که توسط کشمیری مورد دستبرد واقع شده بود. این دسترسی او به واسطه حکمی بود که از سوی ابراهیم حکیمی، رئیس دفتر نخست وزیر دولت موقت برای دسترسی به اسناد تا رده به کلی سری نیروهای مسلح داده شده بود. از رفتارهای خارج از قاعده این گروه همان زمان گزارشهایی ارائه میشود. مرحوم زوارهای در سال 61 افشا کرد که یک بار در گذشته کشمیری به هنگام انتقال اسناد سری در داخل کیف شخصیاش توسط یکی از افسران نیروی هوایی بازداشت شده بود ولی به دستور باقری فرمانده وقت نیروی هوایی و از نزدیکان بنی صدر، رها میشود. اما تمام این موارد و دیگر گزارش ها نادیده انگاشته میشوند.
افزایش اقتدار اطلاعاتی
به مرور این تیم به کلیه مراکز اطلاعاتی تسلط پیدا میکنند و اطلاعات نیروها و مراکز دیگر در کمیته اداره دوم متمرکز میشود. با تسلط در دادگاه ارتش و در دست داشتن اطلاعات جامع راجع به پرسنل ارتش، قدرت فوقالعادهای پیدا میکنند. تاجایی که در اداره دوم، حاکمیت با کمیته مستقر در آن بوده و در تصفیه ارتش، تعیین صلاحیتها، مأموریتها و ترفیعات دخالــت مستـقیم میکنند.
در این مقطع از دو گروه در کمیته رکن 2 برای گسترش نیروه انسانی بهره گرفته میشود. گروه اول افراد سطح بالای ضداطلاعاتها که دارای نقاط ضعفی بودهاند و گروه دوم بـرادرهای مخلص و مذهبی به نحوی که در کارشان مزاحمتی پدید نیاورند. گروه دوم جهت کسب وجهه در میان مسئولان وقت و حزباللهی معرفی نمودن کل نیروهای کمیته اداره دوم مورد استفاده قرار میگیرند. به عنوان نمونه از گروه اول میتوان به عباس تاجیک (عامل ضد اطلاعات و عضو تعقیب و مراقبت زمان شاه) ، داوود افتخار پور (عامل ضد اطلاعات، عضو شرکت کننده در طرح جوش، عامل ساواک و محافظ پسر شاه در هنگام تمرینهای پروازی) ، ناصر زلفی (عضو شعبه رابطین ضد اطلاعات بین کمیته مشترک، شهربانی، نیروی هوایی و ساواک) و یا رمضان جهانی (عامل ضد اطلاعات و مسئول صندوقهای رمز و بایگانی سری ضداطلاعات مرکزی) اشاره کرد که زیر نظر کشمیری به مدت یکماه بدون کوچکترین دخالت و نظارت پرسنل نیروی هوایی در مرکز ضد اطلاعات نیروی هوایی مستقر بوده و مجاز به هر کاری همچون از بین بردن، خارج کردن و اعمال تغییر در اسناد و مدارک سری بودهاند. یکی از نمونه کارهای آنها خرد کردن سوابق همکاری افتخارپور با ساواک توسط کشمیری بوده است.
یکی از خیانتهای نفوذیها در این کمیته در ماجرای رسیدگی به عاملین کشتار 17 شهریور رخ می نماید که نیاز به پژوهشی جداگانه دارد. اما بخش دیگر که پیشتر به آن اشاره شد، به خوبی در کارنامه رسیدگی به کودتای نوژه آشکار است.
با تشکیل ستاد ضد کودتای نوژه، با نظر رضوی، کشمیری، قدیری، زلفی و ... به آن ستاد میروند. در شب اول کودتا کشمیری برای دستگیری رهبر کودتا میرود اما شایع میکند که بنیعامری از دست او فرار کرده است. یکی از زیر مجموعههای کشمیری مسئول شنود میگردد و تقی محمدی و جواد قدیری مسئول پیاده کردن نوارها و جمع آوری اطلاعات میگردند.
در این مقطع برخی ارتباطات کشمیری با منافقین توسط دو پاسدار شناسایی میشود و به رضوی گزارش میشود، اما رضوی هیچ اقدامی انجام نمیدهد و با پایان کار ستاد ضدکودتا، با تلاش علیاکبر تهرانی پس از موافقت رضوی و خسرو تهرانی وی طی مراحلی ابتدا به دفتر سیستان و بلوچستان نخستوزیری، سپس به دفتر محسن سازگارا و سپس به دفتر خسرو تهرانی (معاونت اطلاعات نخستوزیری) نفوذ داده میشود.
٭ ٭ ٭
18 تیرماه 1359 کودتای نوژه خنثی شد، اما برخی از عوامل آن همچنان به حیات سیاسی خود ادامه دادند. برخی همچون مسعود کشمیری و جواد قدیری در سال 1360 پس از ورود سازمان منافقین به فاز مسلحانه، پس از آنکه عامل بمبگذاری گردیدند از عرصه سیاسی حذف گردیدند، برخی همچون «منوچهر قربانیفر» در ماجرای مک فارلین در سال 1365 مرگ سیاسی یافت، هرچند در سال 1385 شایعه کسالت و... رهبر معظم انقلاب را به مایکل لدین داد. اما برخی از کسانی که در ستادضدکودتای نوژه همراه کودتاگران شده بودند، 19 سال بعد در 18 تیر 1378 نیز همچنان قصد براندازی در سر داشتند. آنها فراموش کرده بودند که اگرچه کودتای امریکایی نوژه در تاریخ ۱۸ تیر ماه ۱۳۵۹ خنثی شد. اما «سیا» و «اینتلیجنس سرویس» از این شکست درس نگرفته بودند و به تلاشهای خود برای اجرای طرحهای براندازی دیگر ادامه دادند و در فاصله شکست «کودتای نوژه» تا «کودتای قطبزاده ـ شریعتمداری» (فروردین ۱۳۶۱)، یعنی در طول یک و نیم سال، سه توطئه کودتایی دیگر نیز به اجرا در آوردند که به سرنوشت «نوژه» دچار شد و سرانجام«بنیاد هریتج» اعلام داشت: «انقلاب ایران خود را مستحکم کرده و مخالفین خود را در هم کوبیده تا حدی که یک انقلاب یا کودتا در آینده نزدیک غیرممکن است.»
ردپای همــدستان کـودتاگران شکستخورده در ستاد ضدکودتا حتی در اغتشاشطلبیهای سال گذشته نیز دیده شد؛ آیا این بار آنها به معنای مردمی بودن نظام که مستحکمترین مدافع در برابر اقدامات براندازانه است، پی بردهاند؟
--
پ.ن 1: این گزارش البته همه مطلب نیست و این امر جای پژوهش بیشتر دارد. از آن جمله اینکه چرا وقتی کودتا از طریق ارتباط مردمی با امام خامنهای افشا شد، گزارشی از کودتا از طریق سعید حجاریان به عنوان یک کشف داده میشود (خاطرات ریشهری: نزدیک غروب آفتاب روز 17/4/1359 ، آقای سعید حجاریان که با کمیته اداره دوم ارتش همکاری داشت به دفترم آمد و هیجانزده گفت کار خصوصی دارم . ظاهرا چند نفر در دفتر بودند ، به من نزدیک شد و گفت : " امشب قرار است کودتا شود ") و سوالات بسیار دیگری که امید میرود در آینده از آن پرده برداشته شود.
پ. ن 2: در این رابطه بخوانید: خاطرات ریشهری از کودتا (+) ، نحوه کشف کودتای نوژه به روایت امام خامنهای (+)، فرمان امام درباره نحوه رفتار با بازماندگان کودتای نوژه (+
کودتای نوژه چگونه کشف و ختثی شد |
کودتایی که طی آن قرار بود با همکاری فرماندهان سابق ارتش شاهنشاهی ، نیروهای ساواک ، گروههای ضد انقلاب ، متحدین آمریکا در منطقه و به مدد کمکهای مالی، نظامی و فنی آمریکا جمهوری اسلامی ساقط و بختیار آخرین نخست وزیر رژیم سابق به قدرت بازگردد کشف و خنثی شد.
رخدادهای18 تیر 1359
چکیده :
- کودتایی که طی آن قرار بود با همکاری فرماندهان سابق ارتش شاهنشاهی ، نیروهای ساواک ، گروه های ضد انقلاب ، متحدین آمریکا در منطقه و به مدد کمک های مالی ، نظامی و فنی آمریکا جمهوری اسلامی ساقط و بختیار آخرین نخست وزیر رژیم سابق به قدرت بازگردد کشف و خنثی شد .
- دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در اطلاعیه ای تاکید کردند : اسلام سازمان مجاهدین خلق [منافقین ] در متن جریان اسلامی امت اسلام نیست ، اسلام این سازمان در عمق و ریشه چیزی جز مارکسیسم نیست .
- ارگان حزب توده اعلام کرد : ناتو 9 میلیون دلار به بهانه دفاع از خلق کرد در اختیار عبدالرحمن قاسملو قرار داده است .
- پس از مدتها که واحد های لشکر 64 ارومیه و ژاندارمری بلندی های اطراف اشنویه را در تصرف داشتند اطلاع رسید که افراد ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران با پشتیبانی ستون های لشکر 64 ارومیه به طور مسالمت آمیز و بدون هیچ گونه درگیری وارد اشنویه شدند .
- دفتر تحکیم وحدت و سازمانهای دانشجویان مسلمان دانشگاه ها و مدارس عالی کشور در رابطه با اشغال سفارت ایران در پاریس توسط گروهی از دانشجویان بیانیه ای صادر و از اقدام آنان حمایت کردند .
- رژیم بعث عراق حجت الاسلام والمسلمین شیخ عبدالامیر الساعدی نماینده آیت الله شهید صدر در عراق را زیر شکنجه به شهادت رساند .
- فخرالدین حجازی : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تاکنون 1037 شهید داده است و همچنین ارتش و ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران با نهایت قدرت نبرد می کند ولی ما شنیده ایم که تعداد هفت هزار مهاجم در اطراف کرمانشاه و در جنگلها متمرکز شده اند .
- اعضای کمیسیون غارت اموال بانک مرکزی علیه رئیس کل این بانک به اتهام انتصاب عوامل اسرائیل در بانک مرکزی به دادستان انقلاب اسلامی ایران اعلام جرم کردند .
- اسکناس های5 و 10 و 5 هزار ریالی رژیم گذشته که با عکس شاه مخلوع در جریان بوده است از تاریخ پنجشنبه 19 تیر تا پایان روز پنجشنبه دوم مرداد جمع آوری خواهد شد و از روز 3 مرداد از درجه اعتبار ساقط می گردد .
کودتای نوژه کشف و خنثی شد
کودتایی که طی آن قرار بود با همکاری فرماندهان سابق ارتش شاهنشاهی ، نیروهای ساواک ، گروه های ضد انقلاب ، متحدین آمریکا در منطقه و به مدد کمک های مالی ، نظامی و فنی آمریکا جمهوری اسلامی ساقط و بختیار آخرین نخست وزیر رژیم سابق به قدرت بازگردد کشف و خنثی شد .در روزهای آینده اطلاعات گسترده تری از این کودتای نافرجام منتشر خواهد شد
اسلام مجاهدین اسلام مارکسیستی است
دانشجویان مسلمان پیرو خط امام با توجه به سخنان رهبر انقلاب اسلامی در اطلاعیه شماره 107 مواضع خود را در باره سازمان مجاهدین خلق اعلام کردند .در بخشی از این اطلاعیه آمده است : ما معتقدیم پس از افشاگری های امام در باره ماهیت سازمان مجاهدین خلق عده ای بی شمار از اعضای و هواداران سازمان به آغوش اسلام و امت اسلامی بر می گردند و باقیمانده آنان به سرنوشت چریک های فدایی خلق در برابر انقلاب اسلامی محکوم خواهند شد چه رسما مواضع مارکسیستی خود را اعلام کنند یا همچنان مخفی نگه دارند ، دلائل و شواهدی بسیار هست که غیر اسلامی بودن اسلام سازمان و مبانی آن را بر ملا می کند و پرده از روی ماهیت غیراسلامی سازمان بر می دارد .در ادامه این اطلاعیه تاکید شده است : اسلام سازمان مجاهدین خلق در متن جریان اسلامی امت اسلام نیست ، اسلام این سازمان در عمق و ریشه چیزی جز مارکسیسم نیست . (2)
کمک 9 میلیون دلاری ناتو به قاسملو فاش شد
ارکان حزب توده در شماره امروز خود بخش مهمی از توطئه های مشترک پیمان ناتو و عمال ضد انقلاب در کردستان پرده برداشت . در این نشریه اعلام شده است که ناتو 9 میلیون دلار به بهانه دفاع از خلق کرد در اختیار عبدالرحمن قاسملو قرار داده است .نامه مردم خاطرنشان کرده است قاسملو مدت ها است که در ارتباط با آمریکا ، آلمان غربی ، ناتو و رژیم بعث عراق به این نقشه عمل می کند . (3)
نیروهای ژاندارمری بدون درگیری وارد اشنویه شدند
حجت الاسلام افسری مسئول دفتر تبلیغات امام در سنندج به خبرگزاری پارس گفت : شهر مریوان کاملا آرام است و طبق گزارش فرمانده پادگان اطراف شهر مریوان تا ده کیلومتری پاکسازی شده است .وی افزود : مایحتاج مردم مریوان نیز به این شهر حمل شده است . گفتنی است در درگیری های صبح دیروز هنگام ادامه عملیات پاکسازی روستاهای اطراف مریوان یک پاسدار به شهادت رسید . (4)
بر اساس گزارش های رسیده همچنین در عملیات پاکسازی محور سنندج- دیوان دره یک درگیری شدید بین نیروهای انتظامی و ضد انقلاب رخ داد که طی آن سه تن از مزدوران حزب دمکرات دستگیر و عده زیادی از مهاجمین نیز کشته شدند .گزارش دیگری نیز حاکیست پس از مدتها که واحد های لشکر 64 ارومیه و ژاندارمری بلندی های اطراف اشنویه را در تصرف داشتند اطلاع رسید که افراد ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران با پشتیبانی ستون های لشکر 64 ارومیه به طور مسالمت آمیز و بدون هیچ گونه درگیری وارد اشنویه شدند .هنگام ورود نیروهای نظامی و انتظامی به اشنویه امام جمعه ، بخشدار ، روحانیون و معتمدین شهر از واحدها استقبال کردند . (5)
دفتر تحکیم وحدت از اشغال سفارت ایران حمایت کرد !
دفتر تحکیم وحدت و سازمانهای دانشجویان مسلمان دانشگاه ها و مدارس عالی کشور در رابطه با اشغال سفارت ایران در پاریس توسط گروهی از دانشجویان بیانیه ای صادر و از اقدام آنان حمایت کردند .در این اطلاعیه سخنان اخیر امام در ضرورت طاغوت زدایی دلیل حمایت از اشغال سفارت ایران در پاریس اعلام شده است ! (6)
نماینده آیت الله صدر در عراق به شهادت رسید
در حالی که رژیم بعث عراق فروردین ماه سال جاری آیت الله صدر را دستگیر و به شهادت رسانده بود امروز از استان العماره عراق خبر رسید که حجت الاسلام والمسلمین شیخ عبدالامیر الساعدی نماینده آیت الله شهید صدر زیر شکنجه در سازمان امنیت صدام به شهادت رسیده است . (7)
انتقاد شدید حجازی از وزارت ارشاد ملی
فخرالدین حجازی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی طی سخنانی در جلسه علنی امروز مجلس با اشاره به وقایع کردستان اظهار داشت : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تاکنون 1037 شهید داده است و همچنین ارتش و ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران با نهایت قدرت نبرد می کند ولی ما شنیده ایم که تعداد هفت هزار مهاجم در اطراف کرمانشاه و در جنگلها متمرکز شده اند .
وی ادامه داد : آنها چادرهای سیاه چوپانی نصب کرده اند و در پشت آن چادرها سنگرهای بتون آرمه به وجود آورده اند ، آنها می خواهند که قدرت ما را در غرب بشکنند و تا می توانند به تضعیف ارتش جمهوری اسلامی بپردازند.حجازی با اشاره به حمله شدید رسانه های فارسی زبان وابسته به آمریکا و دیگر دشمنان ملت ایران علیه انقلاب اسلامی گفت : رادیوها و رسانه های گروهی غرب به ما حمله می کنند و حتی روزنامه های فارسی به حد وفور در خارج از کشور منتشر میشود و من نمیدانم وزارت ارشاد ملی در برابر این همه حملاتی که به این کشور و به این انقلاب میشود چه پاسخی داده است.(8)
اعلام جرم علیه رئیس بانک مرکزی
اعضای کمیسیون غارت اموال بانک مرکزی علیه رئیس کل این بانک به اتهام انتصاب عوامل اسرائیل در بانک مرکزی به دادستان انقلاب اسلامی ایران اعلام جرم کردند .بنا بر این گزارش رضا وزیری و مهناز صادق نوبری که داماد و خواهر رئیس کل بانک مرکزی هستند از اعضای موثر یک شرکت اسرائیلی بوده و امور محوله اعضای شرکت را که اکنون فراری می باشند در بعد از انقلاب را انجام می داده و رئیس کل بانک مرکزی این دو نفر را سرپرست کمیسیون بررسی غارت اموال می کرده است . (9)
اسکناس های 5 هزار ریالی تعویض می شوند
رئیس کل بانک مرکزی طی مصاحبه ای اعلام کرد اسکناس های5 و 10 و 5 هزار ریالی رژیم گذشته که با عکس شاه مخلوع در جریان بوده است از تاریخ پنجشنبه 19 تیر تا پایان روز پنجشنبه دوم مرداد جمع آوری خواهد شد و از روز 3 مرداد از درجه اعتبار ساقط می گردد .به جای اسکناس های 5 و 10 ریالی اسکناس جدیدی فعلا منتشر نخواهد شد و به جاس اسکناس 5 هزار ریالی اسکناس جدید با نقش بارگاه امام رضا (ع) و عبارت جمهوری اسلامی ایران به جریان گذاشته می شود . (10)
پی نوشت :
1- هر چند که شکست آمریکا در صحرای طبس موجب شد تا مقامات این کشور به طور موقت اندیشه عملیات نظامی بر علیه کشورمان را از سر بیرون کنند ، اما این حادثه باعث نشد تا آمریکا طرحهای خرابکارانه خود را متوقف کنند بلکه حمایت مستقیم از ضد انقلابیون و تحریک آنان و همچنین پشتیبانی از رژیم بعث عراق ، در مرحله پس از شکست کودتا در دستور کار آنان قرار گرفت . برخی کارشناسان کشورمان معتقدند که پس از شکست آمریکا در حمله نظامی به طبس ، دو راهکار برای جبران این مسأله از سوی مقامات کاخ سفید در نظر گرفته شد که عبارت بودند از 1 - انجام یک کودتای نظامی با هدف سرنگونی نظام جمهوری اسلامی با همکاری فرماندهان سابق ارتش رژیم شاهنشاهی ، نیروهای ساواک ، گروه های ضد انقلاب ، متحدین آمریکا در منطقه و از طریق دریافت کمکهای مالی ، نظامی و فنی آمریکا 2- تحریک یک کشور ثالث به طرح ریزی حمله نظامی و تجاوز گسترده به خاک جمهوری اسلامی ایران .
مؤیداتی برای اثبات این نظریه وجود دارد . از یک سو برخی مقامات آمریکایی در خاطرات یا اظهارات خود با ظرافت به این مسأله اشاره کرده اند . از جمله برژینسکی – مشاور امنیت ملی کارتر – به بحث های خود با کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا و دیگر اعضای کابینه وی درباره لزوم انجام دادن یک عملیات تلافی جویانه در صورت شکست توطئه طبس اشاره کرده و می گوید : « براون ( وزیر دفاع آمریکا ) و ترنر ( رئیس سازمان سیا ) با عملیات تلافی جویانه در صورت شکست مأموریت نجات موافق بودند ... در هر حال ، در پایان این گفت و گوها به ما اجازه داده شد طرح هایی را برای عملیات تلافی جویانه در نظر بگیریم ، ولی تصمیم اجرای این نقشه ها به بعد موکول شد» همچنین اعترافات برخی سران دستگیر شده کودتای نوژه نیز نشان دهنده آن است که بحث تقدم و تأخر این دو توطئه در میان طراحان و استراتژیست های آمریکایی مطرح بود و سرانجام قرار شد طرح کودتا که کم هزینه تر ، مؤثرتر و سریعتر می باشد ، اجرا شود و در صورت شکست آن ، راه حل طولانی تر و پرهزینه تر تحمیل جنگ؛ مورد استفاده قرار گیرد .
به عنوان مثال ، در اعترافات یکی از این افراد می خوانیم :«پس از سفر بنی عامری [یکی از سران کودتا] به پاریس ، طرح حمله عراق به ایران در تقدم دوم قرار گرفت و انجام کودتای نظامی به عنوان اولویت اول ، در صدر برنامه های آمریکا ، قرار داده شد .»
علاوه بر این ، دولت آمریکا «در بحبوحه پیروزی انقلاب ، یعنی در روز 22 بهمن » نیز تلاش کرده بود تا یک کودتای نظامی را علیه انقلاب اسلامی ساماندهی کند .
برژینسکی ، مشاور امنیت ملی کارتر که بیش از تمامی همکاران رئیس جمهور آمریکا به استفاده از روشهای تند و خشن علیه انقلاب ایران علاقه مند بود ، در بحبوحه انقلاب و در حالیکه سولیوان – سفیر آمریکا در ایران – در تلاش برای نجات پرسنل نظامی این کشور در تهران از محاصره بود ، با وی تماس گرفته و خواستار اظهارنظر سولیوان در این مورد شد . نظرات وی در این زمینه خواندنی است . « نهایت خشم و عصبانیت من در این مکالمه موقعی بود که گفته شد برژینسکی درباره امکان ترتیب دادن یک کودتا برای استقرار یک رژیم نظامی به جای حکومت در حال سقوط بختیار ، از من نظر می خواهد . این فکر و این سؤال در آن شرایط به قدری سخیف و نامعقول بود که بی اختیار مرا به ادای یک کلمه زشت درباره برژینسکی وادار ساخت . »
سولیوان سرانجام به دنبال اصرار مقامات واشنگتن با رئیس مستشاران نظامی آمریکا در تهران که در محاصره نیروهای انقلابی بود ، تماس می گیرد و نظر خود را این چنین اعلام می کنند :«در شرایط فعلی شانس موفقیت یک کودتای نظامی فقط پنج درصد است»اما برژینسکی خیال کودتا را کنار نمی گذارد و اندکی پس از پیروزی انقلاب با ژنرال هایزر که تا چند روز قبل از پیروزی انقلاب ، برای ساماندهی ارتش شاهنشاهی در تهران به سر می برد ، تماس می گیرد و از او سؤال می کند که آیا مایل است برای انجام دادن یک کودتای نظامی به تهران برگردد که هایزر نیز چنین پاسخ می دهد: «وضعیت فعلی ایران را با توجه به اینکه افراد ارشد در زندان هستند ، بسیار وخیم می دانم به این جهت اجرا کردن برنامه کودتا فعلا میسر نیست ، اما برژینسکی علاقه شدیدی به کودتا نشان می داد ... گفتم تحت شرایطی می توانم این را انجام دهم که به مقدار نامحدودی پول نیاز خواهد بود . باید در حدود 10 تا 12 ژنرال آمریکا را با خودم ببرم و به ده هزار نفر از بهترین سربازان آمریکایی نیاز دارم . حمایت همه جانبه و متحد کشور نیز لازم است. »
این اظهار نظر موجب می شود تا برژینسکی و همفکرانش در آن مقطع فکر کودتا را از سر به در کنند ، اما به دنبال واقعه گروگانگیری و شکست عملیات نجات در طبس و تحقیر شدید وجهه آمریکا در جهان ، این فکر بار دیگر در ذهن سرمداران کاخ سفید جوانه زد و تماسهایی با شاهپور بختیار در پاریس برای هدایت کودتای نوژه به عمل آمد . در همین زمینه سفیران آمریکا و انگلیس در فرانسه با بختیار ملاقات و چگونگی اجرای کودتا ، تاریخ وقوع و تقدم آن نسبت به طرح های دیگر را مشخص می کنند.
مقدمات و اجرای کودتا
این مسایل پس از مسافرت سرهنگ 2 بازنشسته ژاندارمری ، بنی عامری ، به پاریس در تاریخ 15 اسفند 1358 مشخص شد .به این ترتیب ، نطفه جدی ترین طرح براندازی علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی بسته شد و پس از شکست آمریکا در طبس در دستور کار قرار گرفت . بر همین اساس ، بختیار – آخرین نخست وزیر رژیم شاه – تحت فشار آمریکا و انگلیس به سازماندهی اجزای کودتا برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی پرداخته و به شناسایی و جذب گروه ها و دسته ها و چهره هایی مبادرت می کند که به طور فردی یا جمعی ، در ارتباط با هم ، یا پراکنده علیه نظام جمهوری اسلامی فعالیت می کردند .به این ترتیب ، بنی عامری در مقام رئیس شاخه عمل و شاخه نظامی کودتا از پاریس به تهران بازگشت و مشغول جذب افراد اطلاعاتی و نظامی از اداره دوم ارتش و مأمورین ساواک منحله شد .
ستاد هدایت کودتا با شاخه عمل با کمک حامیان خارجی خود ، توانست دست به ایجاد سه کمیته مجزا بزند که همگی جلسات زیادی را برای مدیریت کودتا تشکیل می دادند و زیر نظر ستاد فرماندهی در پاریس عمل می کردند . این ستاد متشکل از چهره های سیاسی و نظامی رژیم پهلوی بود . اما سه کمیته تشکیل شده برای انجام کودتا عبارت بودند از : 1- کمیته نظامی ولجستیک (پشتیبانی) ، 2- کمیته سیاسی ، 3- کمیته عالی
به هر حال کودتای نوژه که در تاریخ 18 تیر ماه سال 1359 ، یعنی سه روز قبل از وقوع ، کشف و خنثی گردید ، قرار بود با زمینه سازیهایی که شده بود به موفقیت برسد . بنا بر اعترافات عوامل کودتا ، تمامی ابرقدرتها در مورد کودتای نوژه توافق کرده بودند و طرح کودتا تا آن حد دقیق و حساب شده بود که کودتا گران گمان می کردند در صورت اجرا ، صد درصد موفق خواهند شد اما نحوه اجرای کودتا به این صورت بود که پس از کسب آمادگی های نظامی ، مالی و سیاسی ، عناصر کودتاچی در میان ایلات و عشایر غیور و وطن پرست نفوذ کردند و همچنین با انفجار در دکلهای برق ، راه آهن ، پلها ، غارت سربازخانه ها و غیره تلاش می کردند تا به اندازه کافی اغتشاش و شورش و خرابکاری ایجاد کنند .
به نظر می رسد برنامه این بوده که در مرحله اجرای عملیات حدود 70 تن از شخصیتهای برجسته مذهبی و سیاسی ظرف 12 ساعت دستگیر شوند . عملیات کودتا قرار بود همزمان در تهران و سایر شهرهای بزرگ به اجرا درآید و اماکنی مانند مدرسه فیضیه ، اقامتگاه امام ، کمیته مرکزی ، نخست وزیری ، میعادگاه های نماز جمعه ، صدا و سیما و غیره با هواپیماهای جنگی بمباران شود .
قرار بود کودتاگران در این بمباران ها ، از بمبهای خوشه ای و آتش زا استفاده کنند و از پرسنل مجرب نظامی نیز بهره برند . همچنین در نظر داشتند تا پس از آغاز عملیات هوایی ، به فاصله کوتاهی نیروهای زرهی و پیاده وارد عمل شوند.رکنی در این مورد می گوید :اعضای نیروی زمینی و لشکر گارد می گفتند بعد از اینکه نیروی هوایی وارد کار شد و هدفهای انتخاب شده را کوبید ، ما حداکثر تا چهارساعت ، با تانکها و نفرات وارد عمل می شویم.»
نکته جالب آنکه عوامل خرابکار و وابستگان به بیگانه ، مانند دیگر سرکردگان گروهکهای ضد انقلاب و اربابان خارجی شان ، امام خمینی (ره) را بزرگترین خطر می دانستند و با آنکه منزل ساده امام ، منطقه نظامی نبود و از هیچ گونه استحکام دفاعی نیز بهره مند نبود ، اما سه فروند هواپیمای فانتوم را برای بمباران اقامتگاه ایشان آماده کرده بودند .
رکنی در این باره می گوید :عاملی که خطر واقعی محسوب می شد ، امام بود . به همین جهت ، با وجودی که منزل امام یک منطقه رزمی نبود ، اما برای خانه امام سه فروند هواپیمای فانتوم منظور شده بود که این سه فروند هواپیما بمب جنگی داشتند ، یک فروندش موشک داشت ، چون دقت موشک بی نهایت زیاد است و دقت بمب کمتر است ، اینها را با هم مخلوط کرده بودند که حداکثر نتیجه را بگیرند .
در یک فروند دیگر ، بمبهای خوشه ای ضد نفر بود که هر گاه پرتاب می شد تا نیم ساعت بعد از آن ، هر کس که به منزل امام و آن محوطه ای که این بمب پرتاب شده بود نزدیک می شد ، از بین می رفت چون اینها فیوز داشتند فیوزها تنظیم شده بود از صفر تا نیم ساعت ... به همین جهت ، بزرگترین دشمن را امام فرض کرده بودند و بیشترین نیرو را هم برای کوبیدن جماران به کار گرفته بودند . پس با توجه به آتش قدرت هوایی ، این کودتا از لحاظ تاکتیکی یک کودتای پیروز بود ، ولی کودتایی بود که ایدئولوژی نداشت و این نقطه ضعف بود . »
در صورت پیروزی کودتا نیز قرار بود اعلامیه زیر به اطلاع مردم برسد :« همکاران عزیز ! ساعت موعود فرا رسید . ارتش وطن پرست ایران حکومت پوسیده آخوندها را برچید . کلیه واحدهای ارتش به ژاندارمری و شهربانی اعلام همبستگی نمودند . هر گونه مقاومت به شدت سرکوب خواهد شد . آماده اخذ دستورات باشید.» کودتاگران همچنین سر آن داشتند که پس از برکناری دولت توسط عناصر کودتا ، آنان یک دولت صد درصد نظامی روی کار آورده و زمام امور کشور را – به مدت دو سال – در دست بگیرند .
همچنین قرار بود تا بختیار به ایران بیاید و به نخست وزیری برسد ، ولی فقط قدرت سیاسی را در دست داشته باشد و به هیچ حزب و گروه سیاسی تا دو سال اجاره فعالیت داده نشود . پس از گذشت دو سال ، یک – به اصطلاح – انتخابات برگزار شود و از مردم خواسته شود تا از بین « جمهوری دموکراتیک» یا «رژیم موروثی سلطنتی » یکی را انتخاب کنند . ! اما در عمل ، شورای نظامی که سرهنگ بنی عامری ریاست آن را بر عهده داشت و قرار بود با برقراری امنیت ، مقدمات و شرایط بازگشت بختیار به کشور را فراهم آورد ، افکار دیگری را در سر داشت که می توان از آن به عنوان «کودتا در کودتا » یاد کرد .
در حالی که سران کودتا در پاریس اصرار داشتند که بختیار ظرف 48 ساعت پس از کودتا به ایران بیاید و در پست نخست وزیری مشغول به کار شود ، بنی عامری تأکید داشت که بختیار نباید زودتر از یک هفته به تهران بیاید . اعتراف های کودتاگران نشان می دهد که بنی عامری قصد داشت پس از تثبیت اوضاع در تهران ، قدرت را به نفع خود در دست بگیرد . اما در مقابل ، آمریکاییان با افکار وی مخالف بودند و اعتقاد داشتند که پس از سقوط نظام جمهوری اسلامی ، باید چهره ای صاحب نام و حتی الامکان برخوردار از مقبولیت ، زمام امور را به دست گیرد.
آمریکا از این امر آگاه بود که نظام جانشین جمهوری اسلامی باید پیرامون یک شخصیت مشهور و خوشنام و مشروع تشکیل شود تا پس از کودتا ، جامعه درگیر جنگ داخلی و بی ثباتی نشده و در مدت کوتاهی ثبات لازم را کسب نماید .
شکست کودتا
به هر حال ، کودتا سه روز قبل از وقوع ، به علت تشویش و نگرانی یکی از عناصر شرکت کننده در آن و اطْلاع یافتن خانواده وی ، از موضوع ماجرا فاش می شود . خانواده این خلبان که و<
نظرات شما عزیزان: