امام هادی(ع) به یکی از اهالی ری که از زیارت حسین ابن علی (ع)
از کربلا بازگشته بود فرمودند: «اگر قبر عبدالعظیم (ع) در " ری "
را زیارت می کردی مانند آن بود که حسین (ع)
را در کربلا زیارت کرده باشی.
هر کس شود به خاک ری از معرفت مقیم |
باشـــــد پناه مـــرحمت سیّدالکـــــریم |
از بــــس که صحــــن و گنبــد او با صفا بُوَد |
گویا که از بهشت برین میرســد نسیم |
باشــــند عـــرشیان به طـــواف مــــزار او |
هستند قدسیان همه بر درگهش مقیم |
از تفحص در زندگانی حضرت عبدالعظیم(ع) معلوم میشود که ایشان در
زمان خود، از پرهیزگاران و عابدان و از متقین و ابرار به شمار میرفتهاند،
و از جهت خلوص عقیده و قلب روشن و اعتقادات درست و صحیح، مورد
توجه ائمه اطهار (علیهمالسلام) بودهاند.
حضرت عبدالعظیم (علیهالسلام) فرزند عبدالله بن علی، از نوادگان
حضرت امام حسن مجتبی (ع) است و نسبش با چهار واسطه به
آن حضرت میرسد.
ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم (ع) در سال 173 هجری قمری در
شهر مقدس مدینه واقع شده است و مدت 79 سال عمر با برکت ایشان،
با دوران امامت چهار امام معصوم، یعنی امام موسی کاظم (ع)،
امام رضا (ع)، امام محمدتقی (ع) و امام علی النقی (ع) مقارن بوده است.
محضر مبارک امام رضا (ع)، امام محمد تقی (ع) و امام هادی (ع) را درک
کرده و احادیث فراوانی از آنان روایت کردهاند.
حضرت عبدالعظیم الحسنی (ع) از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث
ائمه معصومین (علیهمالسلام) و از چهرههای بارز و محبوب و مورد اعتماد،
نزد اهل بیت عصمت (علیهمالسلام) و پیروان آنان بودند و در مسایل دین،
آگاه و به معارف مذهبی و احکام قرآن، شناخت و معرفتی وافر داشتند.
ستایشهایی که ائمه معصومین (علیهمالسلام) از وی به عمل آوردهاند،
نشاندهنده شخصیت علمی و مورد اعتماد ایشان است.
افق فضل و شرف را قمری پیدا شد
یا که در طور ولایت شجری پیدا شد
باز از بحر ولایت گهری پیدا شد
نخل سرسبز ولا را ثمری پیدا شد
درسماوات و زمین جشن عظیم است امشب
عید میلاد کریم ابن کریم است امشب
در ریاض علوی سرو روان این پسر است
نجل مولای کریمان جهان این پسر است
بهترین زاده ابناء جهان این پسر است
فخر دین ، قبله دل ، کعبة جان ، این پسر است
اوست سروی که بود دامن هستی چمنش
صلوات همه بر حُسن حَسن در حَسنش
اهل فضل و شرف و علم زعیمش خوانند
خیل عبّاد همه عبد عظیمش خوانند
صاحبان کرم و جود کریمش خوانند
آیت رحمت رحمان و رحیمش خوانند
اوست ماهی که بر ابناء زمان می تابد
نورش از ری به همه خلق جهان می تابد
قامتش سرو و لبش کوثر و رویش ماه است
زائر مرقد او زائر ثارالله است
حرمش کعبه آمال دل آگاه است
حَسنی حُسنش بر خلق چراغ راه است
خاص و عامند ز هر سوی رهین کرمش
دل صد قافله سر گرم طواف حرمش
نعمت سایة این دسته گل عترت را
بر شما داده خدا این شرف و رفعت را
اهل ری قدر بدانید چنین نعمت را
فیض همسایگی تربت آن حضرت را
بال جبرئیل زده سایه به بام و درتان
این شما ، این حرم زادة پیغمبرتان
یا حجاز است و بُوَد کعبه جاویدانش
جان من ، جان همه خلق جهان قربانش
ری سپهر و حرم اوست مه تابانش
برتر از عرش بُوَد بارگه و ایوانش
دوست دارم که شب و روز ز لطف وکرمش
پر زند مرغ دلم یکسره سوی حرمش
آیه وحی در این خانه کتابت دارد
زیر این قبّه دعا کن که اجابت دارد
زائر او به خدا فیض قرابت دارد
درو دیوار حرم نقش نجابت دارد
ماه صد انجمن اینجاست خدا می داند
آفتاب حسن اینجاست خدا می داند
خاک درگاه تو بر درد دل خسته شفاست
سر به خاک حرمت گر نگذاریم جفاست
ای گل باغ حسن عطر تو بر روح صفاست
کرم و جود تو بر ما به عیان و به خفاست
«ما به این در، نه پی حشمت وجاه آمده ایم»
«از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم»
حُسن پیدای حَسن سرّ نهان حسنی
بلکه جانان همه خلق و تو جان حسنی
تو به باغ دل ما سرو روان حسنی
نخل طاها و گل عطر فشان حسنی
ما به خاک حرمت روی نیاز آوردیم
حاجت خویش به درگاه تو بازآوردیم
عصمت فاطمه و عزّت حیدر داری
تو مقام از سخن مدح فراتر داری
تو عطا و کرم آل پیمبر داری
ز حسین و ز حسن جلوه دیگر داری
جان به قربان تو ای سیّد پاکیزه سرشت
شهرری ازتو بهشت است بهشت است بهشت
به تو و عزّت آباء کرامت سوگند
به خدا و به رسول و به امامت سوگند
به جلال و به کمال و به مقامت سوگند
به نماز و به قعودت ، به قیامت سوگند
تو که سایه به سر خلق دو عالم فکنی
چه شود گر نگهی جانب «میثم» فکنی
غلامرضا سازگار(میثم)
نظرات شما عزیزان: